هیمو

موفقیت من شگفت انگیز

 

مقدمه کتاب داستان موفقیت منِ شگفت انگیز- الهام سبزیان

مقدمه:

از زمانی که یادم میاد)دوره ی دبیرستان(کتاب های موفقیت وانرژی مثبت رو می خوندم.

در تمام طول زندگیم حال روحی خوبی داشتم یا به واسطه ی آموزش هایی که دیده بودم حال خوب رو می ساختم وسرحال وسرزنده بودم،اما باز هم این وسط یه چیزی رو کم داشتم.

 

 

اجازه می خوام یه مقدار از خودم براتون بگم،اصولا آدم کمال گرایی هستم واین کمال گرایی باعث می شه تا بخوام در تمام زمینه ها عالی وکامل باشم.

قطعا این کمال گرایی باعث به سختی افتادن دربعضی جاها می شدچون باید به خودم فشار میاوردم تا در همه زمینه ها )نقش یک همسر،مادر،ادامه تحصیل ورزش،معاشرت وهنر و...(عالی باشم.

مگه کمال گرایی بده؟مگه بده یک نفر بخواد کامل وبی نقص باشه؟

کمال طلبی الزاما مخرب نیست،چه بسا کسانی که از کمال طلبی برای انگیزش ورشد خود استفاده می کنند.

 

 

 

کمال گرایی مثبت،برای نظم وترتیب وجهت گیری باحس وظیفه شناسی همراه است.

درکمال گرایی منفی،شخص به دلیل انتظارات غیرواقع بینانه ازخود ونرسیدن به آن ها،همواره خود راسرزنش می کند.

از همون سالی که دیپلم گرفتم ریاضی رو بصورت خصوصی تدریس می کردم چون جزو شاگرد اول ها بودم وعلاقه خاصی به این درس داشتم.این روند ادامه داشت تا اینکه مدرک کارشناسیمو در رشته ریاضی محض گرفتم.با اینکه تدریس می کردم وشاگردای زیادی داشتم اما درآمدی که مد نظرم بود رو بدست نمی آوردم باخودم می گفتم شاید زیادی ولخرجم یا پس انداز بلد نیتم یا مدیریت هزینه نمی دونم شاید هم چون کار پاره وقت انجام می دم نمی تونم اون درامد مد نظرم رو بدست بیارم.

قطعا یه جای کارمشکل داشت ونکته ای وجود داشت که من بلد نبودم. خیلی به این مسائل فکر می کردم،شروع کردم به خوندن کتاب هایی در زمینه کسب ثروت وکسب وکار.راستی یادم رفت که بگم،در همین بین ادامه تحصیل دادم در رشته «مدیریت ام بی ای ».من تعریف خیلی زیادی از این رشته شنیده بودم وبا قبولی در این رشته منتظر تحولات عظیمی بودم.اما به زعم من تحصیل در این رشته بجز آشنایی با چند تعریف وتئوری ساده چیز دیگری نداشت.شاید هم من فکر می کردم با داشتن مدرک کارشناسی ارشد زندگیم متحول می شه.

 

بعد از تمام شدن درسم،یک دوره آموزشی در مورد ثروت شرکت کردم.در این دوره یاد گرفتم که موانع ذهنی،یکی از دلایل اصلی عدم پیشرفت در هر زمینه ای هست.

 

 

محدودیت های ذهنی ،موانع اصلی ثروت مند شدن

اگرموانع ذهنی را بشناسیم،می توانیم باقدرت بیشتری در دنیای بیرونی عمل کنیم.اولین قدم درمسیر رسیدن به ثروت،داشتن یک ذهن ثروت ساز.در واقع هیچ عامل بیرونی وجود نداره بلکه هرچه هست در ذهن ماست.

 

بعد در یک دوره هوش مالی شرکت کردم،مبلغ این دوره برایم بسیار زیاد بود ومن تقریبا هیچ پولی بابت ثبت نام در این دوره رو نداشتم.تصمیم گرفتم که یک ماهه این مبلغ رو از مادرم قرض بگیرم.خوشبختانه خرید این دوره در اردیبهشت ماه انجام شد ودر این ماه بخاطر امتحانات می دونستم که می تونم درآمد داشته باشم وقرضم رو بدم.

این دوره برای من خیلی هیجان انگیز بود با خودم عهد کرده بودم که هرروز 1ساعت آموزش ببینم.می خواستم هر چه زودتر تا انتهای دوره رو یاد بگیرم وناگفته نمونه که این آموزش نقطه عطفی در زندگی من بود ودیدگاه منو نسبت به خیلی مسائل تغییر داد.فهمیدم قبل از هرچیز باید رو ذهنم کار کنم ودیدگاه ها وباور هامو تغییر بدم.ساختار مغز رویادگرفتم واینکه وقتی روی موضوعی تمرکز کنی،مغزت مطالب بیشتری از همون موضوع رو برات پیدا می کنه ونشونت می ده.)قسمت فعال کننده مشبک مغز(

 

 

اگرهمین الان تصمیم بگیرید که موفق شوید وبر تصمیم خود پایبند باشید در اینصورت سیستم فعال کننده مشبک در مغز شما سعی می کند شما را به چیزی که می خواهید برساند.

 

با گذروندن این دوره ،ایده راه اندازی یک کسب وکار نوین به ذهنم رسید،که همین حالا هم که شما در حال مطالعه این کتاب هستید شاید مشابه این کار به تعداد انگشت شمار در ایران موجود باشد.

 

باورهای خود راتغییر دهید تا پیشرفت کنیدشما تنها کسی هستید که می توانید زندگی خود راتغییر دهید.

درک یک نکته خیلی مهمه،اینکه اگر همین حالا افرادی با درامد بالاتر وجود دارند علتش فقط دانستن دانش بیشتر در مورد کسب درآمد است.

نکته ی دیگر اینکه برای موفقیت در هر زمینه ای )تاکید می کنم در هر زمینه ای (باید روی دوموضوع کار کرد

 1-بخش ذهنی

2- بخش عملی.

بخش اول باور ها وقواعد ذهنی ما وقانون جذب است وبخش دوم مربوط به تکنیک های عملی بازاریابی وفروش وتبلیغات و...می باشد.این دو بخش مانند دو کفه ترازو هستند وکم کاری در هر قسمت باعث عدم توازن در ترازو می شود.

فرمول اصلی رسیدن به موفقیت،شامل دوبخش ذهنی وعملی می باشد.

 

ادامه دارد...

 

هیمو

موفقیت من شگفت انگیز

 

مقدمه کتاب داستان موفقیت منِ شگفت انگیز- الهام سبزیان

مقدمه:

از زمانی که یادم میاد)دوره ی دبیرستان(کتاب های موفقیت وانرژی مثبت رو می خوندم.

در تمام طول زندگیم حال روحی خوبی داشتم یا به واسطه ی آموزش هایی که دیده بودم حال خوب رو می ساختم وسرحال وسرزنده بودم،اما باز هم این وسط یه چیزی رو کم داشتم.

 

 

اجازه می خوام یه مقدار از خودم براتون بگم،اصولا آدم کمال گرایی هستم واین کمال گرایی باعث می شه تا بخوام در تمام زمینه ها عالی وکامل باشم.

قطعا این کمال گرایی باعث به سختی افتادن دربعضی جاها می شدچون باید به خودم فشار میاوردم تا در همه زمینه ها )نقش یک همسر،مادر،ادامه تحصیل ورزش،معاشرت وهنر و...(عالی باشم.

مگه کمال گرایی بده؟مگه بده یک نفر بخواد کامل وبی نقص باشه؟

کمال طلبی الزاما مخرب نیست،چه بسا کسانی که از کمال طلبی برای انگیزش ورشد خود استفاده می کنند.

 

 

 

کمال گرایی مثبت،برای نظم وترتیب وجهت گیری باحس وظیفه شناسی همراه است.

درکمال گرایی منفی،شخص به دلیل انتظارات غیرواقع بینانه ازخود ونرسیدن به آن ها،همواره خود راسرزنش می کند.

از همون سالی که دیپلم گرفتم ریاضی رو بصورت خصوصی تدریس می کردم چون جزو شاگرد اول ها بودم وعلاقه خاصی به این درس داشتم.این روند ادامه داشت تا اینکه مدرک کارشناسیمو در رشته ریاضی محض گرفتم.با اینکه تدریس می کردم وشاگردای زیادی داشتم اما درآمدی که مد نظرم بود رو بدست نمی آوردم باخودم می گفتم شاید زیادی ولخرجم یا پس انداز بلد نیتم یا مدیریت هزینه نمی دونم شاید هم چون کار پاره وقت انجام می دم نمی تونم اون درامد مد نظرم رو بدست بیارم.

قطعا یه جای کارمشکل داشت ونکته ای وجود داشت که من بلد نبودم. خیلی به این مسائل فکر می کردم،شروع کردم به خوندن کتاب هایی در زمینه کسب ثروت وکسب وکار.راستی یادم رفت که بگم،در همین بین ادامه تحصیل دادم در رشته «مدیریت ام بی ای ».من تعریف خیلی زیادی از این رشته شنیده بودم وبا قبولی در این رشته منتظر تحولات عظیمی بودم.اما به زعم من تحصیل در این رشته بجز آشنایی با چند تعریف وتئوری ساده چیز دیگری نداشت.شاید هم من فکر می کردم با داشتن مدرک کارشناسی ارشد زندگیم متحول می شه.

 

بعد از تمام شدن درسم،یک دوره آموزشی در مورد ثروت شرکت کردم.در این دوره یاد گرفتم که موانع ذهنی،یکی از دلایل اصلی عدم پیشرفت در هر زمینه ای هست.

 

 

محدودیت های ذهنی ،موانع اصلی ثروت مند شدن

اگرموانع ذهنی را بشناسیم،می توانیم باقدرت بیشتری در دنیای بیرونی عمل کنیم.اولین قدم درمسیر رسیدن به ثروت،داشتن یک ذهن ثروت ساز.در واقع هیچ عامل بیرونی وجود نداره بلکه هرچه هست در ذهن ماست.

 

بعد در یک دوره هوش مالی شرکت کردم،مبلغ این دوره برایم بسیار زیاد بود ومن تقریبا هیچ پولی بابت ثبت نام در این دوره رو نداشتم.تصمیم گرفتم که یک ماهه این مبلغ رو از مادرم قرض بگیرم.خوشبختانه خرید این دوره در اردیبهشت ماه انجام شد ودر این ماه بخاطر امتحانات می دونستم که می تونم درآمد داشته باشم وقرضم رو بدم.

این دوره برای من خیلی هیجان انگیز بود با خودم عهد کرده بودم که هرروز 1ساعت آموزش ببینم.می خواستم هر چه زودتر تا انتهای دوره رو یاد بگیرم وناگفته نمونه که این آموزش نقطه عطفی در زندگی من بود ودیدگاه منو نسبت به خیلی مسائل تغییر داد.فهمیدم قبل از هرچیز باید رو ذهنم کار کنم ودیدگاه ها وباور هامو تغییر بدم.ساختار مغز رویادگرفتم واینکه وقتی روی موضوعی تمرکز کنی،مغزت مطالب بیشتری از همون موضوع رو برات پیدا می کنه ونشونت می ده.)قسمت فعال کننده مشبک مغز(

 

 

اگرهمین الان تصمیم بگیرید که موفق شوید وبر تصمیم خود پایبند باشید در اینصورت سیستم فعال کننده مشبک در مغز شما سعی می کند شما را به چیزی که می خواهید برساند.

 

با گذروندن این دوره ،ایده راه اندازی یک کسب وکار نوین به ذهنم رسید،که همین حالا هم که شما در حال مطالعه این کتاب هستید شاید مشابه این کار به تعداد انگشت شمار در ایران موجود باشد.

 

باورهای خود راتغییر دهید تا پیشرفت کنیدشما تنها کسی هستید که می توانید زندگی خود راتغییر دهید.

درک یک نکته خیلی مهمه،اینکه اگر همین حالا افرادی با درامد بالاتر وجود دارند علتش فقط دانستن دانش بیشتر در مورد کسب درآمد است.

نکته ی دیگر اینکه برای موفقیت در هر زمینه ای )تاکید می کنم در هر زمینه ای (باید روی دوموضوع کار کرد

 1-بخش ذهنی

2- بخش عملی.

بخش اول باور ها وقواعد ذهنی ما وقانون جذب است وبخش دوم مربوط به تکنیک های عملی بازاریابی وفروش وتبلیغات و...می باشد.این دو بخش مانند دو کفه ترازو هستند وکم کاری در هر قسمت باعث عدم توازن در ترازو می شود.

فرمول اصلی رسیدن به موفقیت،شامل دوبخش ذهنی وعملی می باشد.

 

ادامه دارد...

 

صفحه اصلی سایت

 

 

 

صفحه اصلی سایت