سایت هیمو

فرهنگی، اقتصادی، هنری

مادر كافي......نوشته جي .ا.فراست

اين كتاب در مورد تربيت كودك در پنج سال نخست زندگي صحبت ميكنه.....چيزي كه اين كتاب ميخواد به مخاطبش بگه اينكه كه يك مادر خوب لزوما يك مادر كامل نيست،كودك به يك مادر كافي نياز داره...كودك در 5 سال اول زندگي نيازي به اموزش جدي و مستقيم نداره..او به طور طبيعي يك سري تغييرات و تحولات رو پشت سر ميذاره و مادر كافي فقط بايد اين تحولات رو بشناسه و با اونها بدون اضطراب،تاكيد ميكنم بدون اضطراب روبه رو بشه و سعي نكنه كه كودك در اين مسير سريع تر جلو بره...مادري كه با اضطراب و وحشت از بچه اش مراقبت كنه و به هيچ چيز ديگه اي حتي خودش هم توجه نشون نده  اين احساس رو به كودكش هم منتقل ميكنه...يك مادر كافي مادريه كه بدون  اضطراب با رفتار ناخواسته بچه اش رو به رو ميشه و نقش هاي همسري ،مادري و اجتماعي خودش رو به درستي ايفا ميكنه.


خوب براي شروع،كتاب گفته كه شماي مادر بايد در مورد چگونگي رشد كودك و تغييرات جسماني او رو بشناسيد تا بتونيد نيازهاي كودك رو در زمان خودش درست و صحيح برطرف كنيد..بنابراين در سه بخش "از تولد تا شش ماهگي"،"شش تا 18 ماهگي "،كودك نوپا"از 18 ماهگي تا سه سالگي"و دوران پيش دبستاني"سه تا 5 سالگي" كمي در مورد هر دوره سني توضيح  داده شده.
از تولد تا شش ماهگي بايد به تمام نيازهاي كودك و گريه هاي او توجه بشه تا احساس امنيت و اطمينان خاطر داشته باشه...در اين بخش توصيه هايي براي ارامش و تطبيق يافتن مادر تازه كار وجود داره.
از 6 ماهگي تا 18 ماهگي  دوره آزمون و خطا براي كودك شروع ميشه..در اين زمان شغل بچه شما اينه كه دنيا رو كشف كنه.بنابراين بايد محيط رو براي او امن كرد و تا جايي كه ميتونيد در زمان بيداري بچه كمتر به كارهاي خونه برسيد و بيشتر به او رسيدگي كنيد....اضطراب جدايي در اين سن بروز ميكنه...راهكارهايي براي مقابله با اين مساله در كتاب مطرح شده..از جمله بازي "دالي موشه"كه بچه رو اماده ميكنه براي درك اين مطلب كه اگر چيزي رو نميبينه دليل بر اين نيست كه اون شئي وجود نداره...و همينطور اينكه قبل از ترك كردن كودك او را اگاه كنيد.


18 ماهگي تا سه سالگي دوره بينابيني هست و پديده مهمي كه در اين دوره بروز ميكنه "نحسي" بچه است.همون مساله اي كه هممون بارها در مغازه و ماشين و خونه اطرافيانمون ديديم كه باعث خجالت زدگي پدر و مادرها در جمع ميشه...كودك در اين دوره با واقعيت دنياي اطرافش مواجه شده و فهميده كه هميشه به خواسته هاش جواب مثبت داده نميشه..او از عدم توانايي كافي براي انجام امور مربوط به خودش احساس ناتواني ميكنه و اونو با دويدن به هر طرف،جيغ كشيدن،روي زمين نشستن يا حتي خوابيدن! ،با مشت به زمين كوبيدن و در مواردي با سر به زمين و اثاثيه كوبيدن نشون ميده........


راهكارهايي كه در كتاب براي مقابله با نحسي  اومده در مجموع اينه كه آرام و خونسرد باقي بمونيد..وقتتون رو براي استدلال و توضيح به بچه حروم نكنيد و بهش توجه انچناني نشون نديد.


از ويژگي هاي كودك نوپا اينه كه صبر نداره...معناي خطر رو نميفهمه...معناي قول و وعده رو درك نميكنه...نميتونه از بين چند گزينه يكي رو انتخاب كنه...معناي نوبت رو نميفهمه.


اين دوران،دوران چسبندگي كودك هم هست...بعضي بچه ها چنان با دور شدن از مادرشون دچار واكنشهاي هيجاني و هيستريك ميشن كه والدين براي پرهيز از تكرار اون تمام كار و زندگي خودشون رو تعطيل ميكنند.....براي ترك كردن بچه در اين دوران بايد نكاتي رو رعايت كنيد از جمله اينكه او را با غريبه تنها نگذارين...با آرامش تركش كنيد...براش توضيح بديد كه برميگرديد...و اونقدر اين مسائل رو تكرار كنيد تا با اين الگو اشنا بشه و بهش خو بگيره.
در دوران سه تا 5 سالگي كنترل كودك روي رفتارهاش زياد ميشه..به جاي اينكه مثل كودك نوپا كنار بچه ها بازي كنه در اين سن ميتونه همراه اونها بازي كنه...و كلمه محبوب بچه در اين سن "چرا" هست. استدلال ها  و توضيحات شما رو ميفهمه..نوبت رو درك ميكنه...قوانين و پيروي از اونها رو ياد ميگيره..تخيلاتش خيلي قوي ميشه و تفاوتي بين واقعيت و خيال قايل نيست.......و شروع به دوست يابي ميكنه.


بعد از اين توضيحات،يك سري موضوع كلي در كتاب مطرح ميشه مثل ايمني...........خونه بايد ضد وروجك بشه..پس بهتره از ديد كودك نگاه كنيد و مثل او فكر كنيد...زانو بزنيد و خانه رو در ارتفاعي كه او ميبينه ببينيد..........كليد ها و قفل ها براي بچه جالب هستند.پريزهاي برق هم همينطور.....تا جايي كه ميشه ميزان بالا رفتن از ارتفاعت رو كاهش بديد..وسايلي كه بالاتر از ارتفاع كودك باشه و فقط قسمتي از اون در ديدش باشه خيلي خطرناك هستن...دسته قابلمه رو به سمت بيرون قرار نديد و قابلمه رو روي شعله پشتي اجاق گاز بگذاريد......پريزها رو با محافظ بپوشونيد و سيم وسايل صوتي رو از ديدرسش دور كنيد..


توجه داشته باشيد كه بيشتر حوادث در خونه اتفاق ميافته چون معمولا ادم بيرون بيشتر حواسش به بچه هست.........در ضمن خيلي به بچه نگوييد "دست نزن"...به هر حال اين جا خانه او هم هست!!


حالا مبحثي شروع ميشه به اسم "برقراري روال معين و تعيين قوانين" :
نويسنده كتاب اعتقاد داره كه بايد براي زندگي روزمره بچه و البته خودتون يك برنامه زمانبندي شده داشته باشيد...اين به بچه كمك ميكنه تا بدونه كه قراره چي اتفاق بيافته و چه كاري انجام بشه.به اين ترتيب كودك دائما با اتفاقهاي عير منتظره روبه رو نميشه و ارامش و راحتيش سلب نميشه..
اولين كاري كه بايد بكنيد اينه كه كارها رو اولويت بندي كنيد..براي خودتون و همسرتون وقت خاص و جدايي كنار بگذاريد..
بعد در مورد برنامه با بچه صحبت كنيد...بچه در اين سن حافظه طولاني مدت نداره پس مثل يك ساعت گويا مرتب برنامه رو براش تكرار كنيد...مثلا "5 دقيقه ديگه ميخوايم بريم حمام ..بريم لباس تمييز برداريم".....................هميشه از جمله هاي خبري استفاده كنيد.از جمله هاي شرطي استفاده نكنيد...مثلا نگيد "اگر كفشت رو بپوشي با هم ميريم پارك".....بگيد "وقتي كفشت رو بپوشي باهم ميريم پارك"........جمله شرطي بچه رو به جر و بحث ترغيب ميكنه...قاطع باشيد اما با آرامش و بدون خشونت...اينجوري نشون ميديد كه اوضاع در كنترل شماست و او هيچ شانسي به دست گرفتن شرايط به دلخواه خودش نداره.
نكته ديگه اينه كه براي بچه چند تا قانون بگذاريد...اگر والدين قوانين رو تعيين نكنند و اونو با قاطعيت رعايت نكنند،بچه خودش شروع ميكنه براي خودش و ديگر اعضاي خانواده قانون وضع ميكنه.................قوانين رو واقع بينانه وضع كنيد.انتظار نابه جا از بچه نداشته باشيد...ثبات قدم داشته باشيد و در مورد قوانين اول با همسرتون هماهنگ بشيد.اگر پدر و مادر با هم متحد و همفكر نباشند بچه به سرعت ياد ميگيره كه بين اونها تفرقه بندازه و بساط حكومت خود رو  در خونه پياده كنه!!!.........................چند تا قانون مشخص و روشن بهتر از قوانين بيشتر اما مبهمه.بنا به سن كودك از قوانين ساده تر شروع كنيد و با رشدش كم كم به قوانين پيچيده تر برسيد.
و اينكه در رعايت قوانينتون انعطاف پذير باشيد..در تعطيلات،مسافرت ها و برنامه هاي خاص ميتونيد كمي برنامه ها رو جابه جا كنيد.
.............................و نكته آخر اينكه وقتي ديگران از بچه شما نگهداري ميكنند بايدب ا اونها در مورد قوانيني كه رعايت ميكنند هماهنگ بشيد.

 

خوب  رسيديم به فصل تعيين حد و حدود و خط قرمزها


اين خط قرمزها رو لازم داريم تا به برقراري نظم در منزل و خانوادمون برسيم...يعني ما بايد يه سري قوانين داشته باشيم كه برقراري درست اون قوانين و استمرار توي اونها نظم ناميده ميشه..چيزي كه در تربيت كودكان خردسال نقش خيلي مهمي داره.
نظم به معني سختگيري نيست...نظم يعني در عين حال كه طعم گرما و محبت عاطفي خود را به بچه ميچشانيد،در صورت لزوم قاطع و راسخ باشيد...يعني به كودكتون احترام بگذاريد و از او هم توقع احترام متقابل داشته باشيد...
اگر نسبت به بچه بيش از اندازه سخت گير باشيد به روح حساسش آسيب ميزنيد.


اگر بخواهيد محبوب ترين ادم براي بچه تون باشيد و براش محدوديتي قائل نشيد،كودكتون قادر نخواهد بود كه خودش  و رفتارهاش رو كنترل كنه...او خودش رو همه كاره مي بينه...اين بچه ترسو،ناامن،عصباني و سردرگمه و احساس خوشبختي نميكنه..كارهايي انجام ميده كه از نتيجه اش اطلاعي نداره پس دچار اضطراب ميشه...هيچ وقت راضي نيست.هميشه عصبانيه و سعي ميكنه هر چه بيشترحد و حدود و مرزها رو زيرپا بگذاره تا شايد شما رو مجبور كنه كه مانعش بشيد!
پس بيايد و براي بچه تون نظم رو برقرار كنيد..در اين راه از روشهايي استفاده كنيد كه متناسب با ويژگيهاي بچه باشه...هر بچه شخصيت خاص خودش رو داره..يكي آروم و كم تحركه،يكي سرزنده و پرتحرك...لازم نيست شخصيت بچه رو عوض كنيد..فقط كافي است بهش اجازه بديد كه خودش باشه ولي در چارچوب رفتارهاي پذيرفته و قابل قبولي كه شما تعيين كرديد.
و يك مطلب مهم يادتون بمونه..........برقراري نظم و رعايت اون به هيچ وجه علاقه فرزندتون رو نسبت به شما كم نميكنه..والديني كه تصور ميكنند كه برقراري نظم يعني تنبيه و سخت گيري،در اشتباه هستند.
يك سوال__چطور بچه مون رو به رعايت نظم و انضباط عادت بديم؟


روشهايي كه براي برقراري نظم اينجا پيشنهاد ميشه از دو و نيم سالگي مفيد هستند..چون بچه تا قبل از اين سن هنوز از نظر قوه تعقل و استدلال به حدي نرسيده كه قادر به اموختن قوانين باشه.
توجه كنيد كه دو نكته مهم وجود داره...يكي اينكه پشتكار داشته باشيد و قوانيني كه تعيين كرديد رو تغيير نديد..دوم اينكه اگر بچه قانون شكني كرد،برقراري دوباره نظم رو عقب نندازيد.بين قانون شكني كودك و اقدام شما براي حفظ نظم نبايد فاصله زيادي وجود داشته باشه چون كودكان نوپا حافظه طولاني مدت ضعيفي دارن.


در ضمن در چند مورد ميشه موقتا نظم رو ناديده گرفت:.......وقتي كودك بيماره...وقتي مطمئن نيستيد كه بجه خطاكاره.چون ممكنه به اشتباه بچه رو تنبيه كنيد و اونو به سمت دروغگويي سوق بديد...زماني كه بچه از نتيجه رفتار نامناسبش به شدت ترسيده يا پشيمونه.در اين مورد بچه خودبه خود تنبيه شده.فقط دليل حادثه رو براش توضيح بديد و قانون رو دوباره براش شرح بديد.....اگر همه چيز به هم ريخته و درهم برهمه مثلا نوزادي به دنيا اومده يا يك نفر مريضه....و زماني كه كودكتون يك بار ديگر هم در  اين مورد تنبيه شده.

............خوب حالا بايد در اولين قدم ياد بگيريم كه چطور با كودكمون حرف بزنيم......


گام اول در آموزش نظم به كودكان،فراگيري برخورد صحيح با آنان است....بچه فقط به صحبتهاي شما توجه نمكند بلكه حركات بدن،اضطراب،لحن و بلندي صداي شما را هم ميبيند و ميشنود..در مقابل كودك بايد نقش بازي كنيد.همه چيز رو بزرگ جلوه داده و اغراق كنيد..وقتي خواسته شما و كودكتان با هم متفاوت است خود را سوم شخص خطاب كنيد مثلا بگيد "مامان ميخواد دستهاتو بشوره".......................مادر كافي برخلاف مادر كامل عصباني نميشه بلكه در صورت لزوم نقش مادر عصباني رو برعهده ميگيره.
كتاب سه لحن رو پيشنهاد كرده:...لحن قاطع...لحن تاييد...لحن قانع كننده


لحن قاطع:


وقتي كودك مرتكب خطايي شد به سمتش بريد و از همون جايي كه ايستاديد سرش فرياد نزنيد........خم بشيد،هم قدش بشيد،مستقيم توي چشمهاش نگاه كنيد(برقراري ارتباط چشمي)............اگر كودك خواست رويش رو برگردونه و بره،دستهاش رو بگيريد تا مستقيم به شما نگاه كنه.بهش بگيد "لطفا به من نگاه كن"..........نبايد در لحنتون خشونت يا تهديد باشه....با لحن ارام و قاطع باهاش صحبت كنيد...........روشن و واضح بهش بگيد كه چه خطايي كرده مثلا "اجازه نداري كسي رو بزني و ازت ميخوام كه ديگه اين كار رو تكرار نكني!"
توجه داشته باشيد كه بين رفتار بد كودك و شخصيتش تفاوت قائل بشيد و بهش برچسب نزنيد..مثلا بهش نگيد بچه بد يا بچه تنبل...وقتي شخصيت بچه رو هدف قرار بديد،او احساس بي ارزشي ميكنه و خشمگين ميشه و ميترسه.


لحن تاييد:


اين لحن يعني تشويق و تحسين بچه...يعني توجه مثبت به بچه...لازم نيست كار خوب خاصي انجام داده باشه.همين كه رفتار بدي انجام نميده نوعي رفتار خوب به حساب مياد...مطمئن باشيد تعريف از بچه او رو لوس و پررو بار نمياره..
اگر بچه اي ببينه با خوب بودن توجه اي از والدينش به دست نمياره_توجه مثبت يا همون تعريف تمجيد_به دنبال جلب توجه منفي يعني داد و فرياد اونها خواهد بود......از نظر يك كودك نوپا،توجه منفي بهتر از بي توجهي ست!!
وقتي از بچه تعريف ميكنيد صداتون بايد بلند و پرهيجان باشه..دست بزنيد،هورا بكشيد،دستي به سرش بكشيد و بهش بگيد كه كار خوبي انجام داده و احساس خودتون رو هم بيان كنيد...مثلا "آفرين  دختر خوب كه همه نهارت رو خوردي.من خيلي خوشحالم".


لحن قانع كننده:


در زمان صحبت با كودكتون كلمات رو با درايت انتخاب كنيد تا از دردسرهاي بي مورد نجات پيدا كنيد........اگر با بچه جرو بحث كنيد او هم در مقابل با شما بحث خواهد كرد.........هرگز از كودكتون خواهش نكيند بلكه فقط درخواست كنيد.از كلماتي مانند"امكان داره" و يا "لطفا" استفاده كنيد.............بچه دو و نيم تا سه ساله قدرت انتخاب بين چند گزينه رو نداره.بچه چهار تا پنج ساله هم فقط ميتونه از بين چند گزينه محدود انتخاب كنه پس لازم نيست از بين چند گزينه بهش پيشنهاد انتخاب بديد...البته نيازي هم به دستور  دادن نيست.ميتونيد خواسته خودتون رو در قالب تركيبي از راهنمايي هاي روشن و واضح،مشاركت دادنش و همينطور تحسين و تعريف بيان كنيد...مثلا "لطفا بيا جورابهات رو پات كنيم..حالا جورابهات رو بكش بالا..افرين..حالا واسه مامان كفشهات رو پات كن".
چانه زدن ومعامله كردن هم مثل پيشنهاد كردن گزينه هاي متعدد بي فايده است...مثلا به بچه ميگيد"اگر 5 قاشق ديگه بخوري بهت شكلات ميدم"..بچه يه قاشق ميخوره،نق نق ميكنه،شما خوشحاليد كه يك قاشق بيشتر خورده پس باهاش چانه ميزنيد كه بعد از دو قاشق ديگه شكلاتش رو ميگيره..اما بچه الان شكلاتش رو ميخواد و جيغ و نق نقش شروع ميشه..در نهايت فقط با يك قاشق بيشتر شكلات رو ميگيره ...يادتون باشه اغلب در چنين معامله هايي بچه ها برنده ميشن!


.........................
خوب حالا ميرسيم به بعضي روشها براي كنترل رفتارهاي بچه ها...


اول__روشهاي پيشگيرانه


يك سري پيشنهاد در اين قسمت مطرح شده تا از درگيري هاي بيخودي جلوگيري كنيد........خانه رو  امن كنيد و وسايل گران قيمت رو كنار بگذاريد...........گاهي با اعمال بعضي تغييرات كوچيك مثل جلو اوردن ساعت غذاي بچه ميشه تا حدي از گريه و نق نقش كم كرد....كارها رو ناگهاني و بي مقدمه انجام نديد.از قبل براي هر كاري مثل غذا خوردن و حمام كردن بهش اطلاع بديد...اگر بچه مشغول خراب كاري است،سرگرمش كنيد يا وظيفه كوچيكي بهش بديد تا ذهنش از موارد دردسرساز منحرف بشه.


دوم__روشهاي مشاركت


در اين روش بچه رو در كارهاتون مشاركت بديد..اين احساس مسئوليت و اعتماد به نفس رو افزايش ميده..لازم نيست كار مهمي باشه.از نظر يه بچه "اينجا وايسا و هر وقت خواستم اون دستمال رو بده به من" هم كار مهمي به حساب مياد!.....توجه كنيد كه كاري كه به بچه ميديد مطابق توانايي هاي اون باشه تا بچه دچار ناتواني و ناكامي نشه..مثلا وقتي خودتون مشغول شستن سبزي هستيد يه سيب بهش بديد تا براتون بشوره....مشاركت دادن بچه كارها رو كندتر و آشفته تر ميكنه اما در نهايت مانع جنجال و دردسر ميشه و بچه هم توجه كافي رو دريافت كرده.


در پايان از زحماتش تعريف و تمجيد كنيد!


سوم__روش دور كردن


اساس اين روش دور كردن بچه از محل تنش و درگيره تا آرامتر بشه،بتونه به خطاش فكر كنه و خودش رو براي عذرخواهي آماده كنه.....مراحل روش دور كردن:
هشدار............به سوي كودك خطاكار برويد.خم شده يا زانو بزنيد تاهمقد او شويد..مستقيم به چشمانش نگاه كرده و با لحن قاطع به او هشدار بدهيد..مثلا "ما نبايد بقيه رو هل بديم.اين كار درستي نيست.لطف كن ديگه اين كار رو انجام نده".
هشدار نهايي..........اگر بعد ا ز5 دقيقه دوباره اين رفتار ناشايست او تكرار شد،با لحن قاطع به او هشدار نهايي را بدهيد...مثلا " به تو گفتم كسي رو هل نده..اگر دوباره اين كار رو بكني تنبيه ميشي".
دور كردن............اگر كودك باز هم اين كار رو تكرار كرد،بلافاصله او را از محل دور كرده و به جايي ببريد كه نتونه شما رو ببينه،وسايل بازي و سرگرمي در دسترسش نباشه،احتمال خطر و اسيب ديدگي براش نباشه و در نهايت ترسناك هم نباشه...مجبورش كنيد اونجابمونه.....در اين مدت به گريه هاش توجه نكنيد و به هيچ وجه بهش جواب نديد...زمان اين كار رو براساس سن كودك تعيين كنيد يعني براي كودك دو و نيم تا چهار ساله 2 يا 3 دقيقه و براي كودكان چهار سال به بالا،5 دقيقه كافي خواد بود.
توضيح.........قبل از اينكه از بچه دور شويد دليل تنبيه رو براش توضيح دهيد مثلا "ما نبايد كسي رو هل بديم.اين كار خوبي نيست چون ممكنه به ديگران صدمه بزنيم .5 دقيقه اينجا بنشين و به كاري كه كردي خوب فكر كن..بعد از اينكه 5 دقيقه تموم شد من ميام و ازت ميخوام كه معذرت خواهي كني..حالا همين جا بمون".


عذرخواهي.....اگر كودك بعد از چند ثانيه محل رو ترك كرد و پيش شما اومد،او را دوباره به محل قبلي برگردانيد و باز هم علت تنبيه رو توضيح دهيد..اين كار نبايد با خشونيت و عصبانيت باشد..مدت دور نگهداشتن نبايد بيش از 5 دقيقه باشه...اگر بچه از كارش پشيمان شده نبايد از زمان تعيين شده كم كنيد......بعد از تمام شدن زمان دور نگهداشتن،بريد پيش بچه و ازش بخواهيد كه عذرخواهي كنه.علاوه بر اون بايد دليل معذرت خواهي رو هم بگه....سعي كنيد كه عذر خواهي رو به سرعت قبول نكنيد.
تعريف و تمجيد.........بعد از عذرخواهي،بچه رو مورد تعريف و تمجيد قرار بدين..اين كار باعث ميشه كه مطمئن بشه كه رفتار بدش رو بخشيديد..مثلا بگيد "آفرين،ممنون،حالا خوب شد"
ماجرا را خاتمه دهيد.....حالا پرونده ماجرا رو ببنديد و ازش بخواهيد كه بازي كنه يا كاري رو كه نيمه تمام رها كرده تموم كنه..او بايد بفهمه كه تنبيه تمام شده و فرصتي براش شروع تازه به وي داده ايد.


چهارم__روش  اگر يك بار ديگه اين كار رو بكني تنبيه ميشي


معمولا دور كردن روش موثريه اما وقتي بچه بزرگتر ميشه ممكنه شيوه ديگه اي هم لازم بشه.........اين شيوه جديد رو قبل از شيوه هاي ديگه استفاده نكنيد چون كارايي خودش رو از دست ميده..وقتي تمام راهكارهاي بالا بي نتيجه موند از اين روش استفاده كنيد.
در اين حالت بهش بگيد اگر يك بار ديگه اين كار رو بكني تنبيه ميشي......اگر بعد از اين هشدار بچه باز هم كار بدش رو تكرار كرد كودك رو از اتاق بيرون ببريد..لازم نيست محل خاصي باشه فقط كافي ست مكاني باشه كه شما در انجا نباشيد..براش توضيح بديد كه رفتارش خوب نبوده و فقط وقتي تصميم گرفت رفتار خوب داشته باشه و عذرخواهي كنه ميتونه پيش شما برگرده.
اگر بچه پيش شما برگشت تا جرو بحث كنه فقط دوباره او را بيرون ببريد.هيچ توجهي بهش نكنيد.به چشمهاش نگاه نكنيد و بگيد كه علاقه اي به شنيدن اين حرفها نداريد......با لحن ارام و قاطع صحبت كنيد و بگيد "لطفا از اتاق برو بيرون"...........
تا زماني كه كودك عذرخواهي نكرده نبايد به اتاق برگرده و اين اتفاق خيلي زودتر از انتظار شما رخ ميده..بي توجهي مثل شوكي ناگهاني ست كه باعث ميشه هر كاري بكنه تا دوباره توجه شما رو به دست بياره.
بعد از معذرت خواهي از بچه تعريف كنيد و اجازه بديد كه كنار شما باشه و بازي كنه.


پنجم__روش توقيف اسباب بازي


اين شيوه در مورد كودكان 4 تا 5 ساله موثر است..وقتي خود  اسباب بازي مشكل ساز شده اين روش كارايي زيادي داره.


ششم—پاداش و جايزه


براي كودكتون جدول جايزه درست كنيد..به ازاي هر رفتار خوب بهش يك ستاره بديد و بعد ا زهر ستاره بهش جايزه بديد...توجه كنيد كه هداياي كوچك براش تهيه كنيد و گرنه بچه هر بار انتظار جايزه بزرگتري خواهدداشت.............در دادن جايزه به كودك افراط نكنيد تا دادن پاداش به سلاحي عليه خودتان تبديل نشود.

 

نوجه:  تنبيه بدني حتي نوع سبك اون مثل سيلي زدن يا پشت دست زدن و كلا هر گونه خشونت و تندي رفتار شما به سلامت كودك لطمه خواهد زد.


لباس پوشاندن،شستشو و نظافت:


در بعضي خانواده ها لباس پوشاندن به كودكان نوپا كشمكشي ست كه تمام روز طول ميكشه.اين به خاطر استقلال طلبي كودكه....در واقع مساله اصلي لباس نيست بلكه فرزندتان يا دوست داره به دلخواه خود عمل كنه يا اينكه توجه شما را به خودش جلب كند.....كتاب براي حل اين مشكل چند پيشنهاد ساده داده........اول اينكه لباس كودك رو خودتون تعيين كنيد و نظرش رو نپرسيد تا بحث اضافه اي به وجود نياد.......دوم اينكه بچه رو در لباس پوشيدن مشاركت بديد.......او را براي يادگيري بهتر لباس پوشيدن تشويق كنيد و تقلاهاي بچه رو با رفتاري قاطعانه و مناسب تحمل كنيد.........در تمام مدت لباس پوشيدن با او صحبت كنيد و براش روش كار رو توضيح بديد مثلا"الان ميخوايم پيرهنت رو تنت كنيم،خوب ميشه اين دستت رو بكني تو استين..افرين..خوب اون يكي استين..افرين".........از تعريف و تشويق استفاده كنيد.........لباس پوشيدن رو به شكل بازي دربياريد....و سعي كنيد از لباسهايي استفاده كنيد كه به اساني قادر به يادگيري پوشيدن و دراوردن اونها باشه.مثل لباسهاي زيپ دار و كفشهاي چسبي.

درادامه كتاب چند دردسر در لباس پوشيدن رو به عنوان نمونه اورده و راه حلش رو هم در ادامه گفته..


مثال 1 -  امروز چه لباسي ميخواهي بپوشي؟


اين سوال،سواليه كه هرگز نبايد از كودك نوپا بپرسيد..با مطرح كردن اين سوال او فكر ميكنه شما در اين مورد آگاهي كافي  نداريد پس خودش شروع به كنترل اوضاع ميكنه.....يادتون باشه كه فقط زماني كه فرزندتون معناي انتخاب رو به خوبي درك كرده و ميتونه انتخاب صحيحي داشته باشه،امكان انتخاب لباس ر به خودش واگذار كنيد...در اين مورد هم هربار نبايد لباسهاي زيادي رو بهش پيشنهاد بديد.
مثال 2- كودك اجازه نميده لباسش رو دربياريد يا تنش كنيد
راه حل اين مشكل آن است كه براي لباس پوشاندن يا دراوردن آن وقت بگذاريد...لباسي را كه ميخواهيد به كودك بپوشانيد از شب قبل مشخص و آماده كنيد .. به بچه هاي سه ساله فقط سه گزينه پيشنهاد كنيد...مشاركت را فراموش نكنيد و به آن حالت تفريح دهيد....در تمام مواردي كه گفته شد از روش پيشگيري استفاده شده.
اگر لباس پوشاندن همچنان مشكل ساز و همراه با رفتارهاي ناپسند وبهانه گيري است از شيوه دور كردن استفاده كنيد و البته هشدار و توضيح را هم فراموش نكنيد.
مثال 3- فرزندتان در لباس پوشيدن وسواس به خرج ميدهد
راه حل  آن است كه به حساسيت كودكتان توجه كنيد...ولي از همان ابتدا اجازه شكل گيري چنين رفتاري را به او ندهيد..او را مورد تشويق قرار دهيد.

شستشو و نظافت:


اگر ميخواهيد كودكتون دست و صورتش رو بشوره،حمام بره و يا مسواك بزنه،بارهاي قبلا از فرارسيدن زمان اين كارها اين مسئله رو بهش ياداوري كنيد........خواسته خودتون رو به صورت .....سوال مطرح نكنيد مثلا نگيد "نميخواي بري مسواك بزني؟"چون او تشويق ميشه كه بگه "نه".....بايد بهش بگيد"ازت ميخوام بري مسواك بزني".
همينطور تماشاي كارهاي شما بيش از توضيح و صحبت ميتونه مسائل رو بهش ياد بده...اجازه بديد كودك شما رو حين دست و صورت شستن يا مسواك زدن ببينه.
از آواز خوندن حين مسواك زدن يا نظافت استفاده كنيد.
بذاريد بچه حين نظافت صورتش رو در آينه ببينه چون وقتي بچه خودش رو در حال  انجام كاري ببينه اون كار رو بهتر ياد ميگيره.
حمام كردن رو به نوعي بازي و تفريح تبديل كنيد.بهش اجازه بديد با خودش اسباب بازي ببره.

آموزش توالت رفتن:


خوب ميرسيم به بحث اموزش توالت رفتن...اگر اين آموزش رو در زمان مناسب آغاز كنيد كودك به سرعت و در عرض يك يا دو هفته اون رو ياد ميگيره.........يادتون باشه كه اگر اين كار رو زودتر شروع كنيد يا براي آن استمرار و پشتكار نداشته باشيد يعني اين كار رو نيمه تمام رها كرده و بعد از مدتي دوباره از سر بگيريد، مدت يادگيري كودك طولاني تر خواهد شد.
به هر حال قبل از رسيدن زمان مناسب، با عملكرد طبيعي بدن و مواد دفعي اون راحت و ساده برخورد كنيد تاكودك براي اموزش توالت رفتن آماده بشه.
زمان مناست براي آموزش توالت رفتن:
فرزند شما در حدود 18 ماهگي قادر به كنترل مثانه خود ميشه ولي معمولا يك سال ديگه طول ميكشه تا به اين درك برسه كه چه زماني احساس دفع داره..كمي قبل از دو سالگي كودك ميتونه پيش از عمل دفع اون رو احساس كنه .............به هر حال بايد بدونيد كه براي اينكه بچه بتونه توالت رفتن رو ياد بگيره بايد بتونه معناي توضيحات شما رو در اين باره درك كنه و به موقع از شما بخواد كه اونو به توالت ببريد.......
خشك ماندن پوشك بچه هم نشان دهنده كنترل آگاهانه ادرار هست..توجه كنيد كه نبايد شبها پوشك رو كنار بگذاريد...و بدونيد كه اغلب كودكان كنترل مدفوع رو پيش از كنترل ادرار ياد ميگيرن...
در ضمن اگر شرايط زندگي شما مناسب نيست،مثلا بچه دومي در راهه يا مجبور به اسباب كشي هستيد،حتي اگر متوجه امادگي كودك براي اموزش توالت رفتن شديد،اين اموزش رو به تعويق بندازيد.

چگونگي آموزش توالت رفتن:


اموزش توالت رفتن بايد بدون خجالت يا تنفر از توالت در زندگي روزمره انسان صورت بگيره...وقتي خودتون به دستشويي ميريد در را به طور كامل نبنديد ...بچه را با خودتون به دستشويي ببريد و براش توضيح بديد كه شيلنگ يا آفتابه چيه و چه كاربردي داره....به بچه اجازه بديد شما رو بعد از توالت رفتين در حال شستن دستهاتون ببينه...
در ابتدا دو لگن ساده و سبك خريداري كنيد..يكي براي خونه و يكي براي بيرون از منزل....لگن بايد ساده باشه تا شستشوي  اون راحت باشه و بچه اون رو به صورت نوعي صندلي يا اسباب بازي به شمار نياره.....
تا زماني كه پوشك بچه شبها خشك ميمونه پوشك رو روزها كنار نگذاريد.
اگر فرزندتون در شلوارش ادرار كرد بلافاصله شلوارش رو عوض نكنيد..كمي صبر كنيد تا متوجه بشه كه خيس بودن شلوارش ناراحت كننده است و بهتر اين اتفاق نيوفته!
پيشنهادهايي براي آموز ش توالت رفتن:
.به علائم نياز كودك به دستشويي رفتن توجه كنيد.
.در مدت اموزش به بچه لباسهايي بپوشونيد كه داوردنشون راحت باشه.


.به مقدار مايعاتي كه بچه در طول روز مينوشه توجه كنيد.


.براي بچه توضيح بديد كه نياز به دفع ادرار و مدفوع در كدام قسمت از بدن احساس ميشه..براي اين منظور بالاي شكم و روي مثانه اش رو بهش نشون بديد و كمي فشار بديد تا متوجه  افزايش فشار شكم در هنگام نياز به دفع بشه...بهش ياد بديد كه چه احساسي به معناي نياز به دفع ادرار و مدفوع است و بعد از احساسش بايد چه كار بكنه و اگر به موقع اعلام نكنه چه اتفاقي ميافته.
.روزي هزار بار از بچه بپرسيد "جيش نداري؟...پي پي نداري؟"
.در ابتداي استفاده از لگن ميتونيد اون رو در دسترس بگذاريد اما بعد تر بايد لگن رو در توالت بگذاريد تا بچه رفتن به توالت رو ياد بگيره...به هيچ عنوان لگن رو جلوي تلويزيون نگذاريد چون بچه اون رو به عنوان صندلي ميبينه و تمركزش رو براي دفع از دست ميده.


.بعد از حدود دو هفته از اموزش لگن رو به مكانهاي مختلف ببريد تا اون بتونه شرايط متفاوت رو تجربه كنه..در تجربه هاي خارج از منزل از پوشك استفاده نكنيد  چون اون متوجه نميشه كه چرا بعضي اوقات بايد پوشك داشته باشه و بعضي اوقات نه.
.زماني كه بچه عمل دفع رو جلوي شما انجام ميده،روي خودتون رو برگردونيد تا حريم ها رو بشناسه.
.لگن براي كودك از توالت امن تر است اما بالاخره روزي ميرسه كه بچه ميتونه اون رو كنار بگذاره..توالت ايراني براي بچه ها دشوار است بنابراين پيش از نشستن بچه دستش رو بگيريد تا بتونه تعادلش رو حفظ كنه..براي توالت فرنگي هم از يكه چهارپايه كوچك براي زير پاي بچه استفاده كنيد......
.آموزش شستشوي بعد از عمل دفع(طهارت)را بعد از 4 تا 5 سالگي شروع كنيد.
.گاهي صداي سيفون بچه رو ميترسونه..به اين نكته توجه داشته باشيد.

كودك كي كنترل دفع را از دست ميدهد؟
اين موضوع بيشتر وقتي كودك بسيار هيجان زده هست اتفاق ميافته چون تمركزش رو از دست ميده و متوجه علائم دفع نميشه....زماني كه اين اتفاق افتاد موضوع رو خيلي بزرگ نكنيد...براش توضيح بديد كه گاهي از اين مسائل پيش مياد و بايد موضوع رو فراموش كنه....كودك رو سرزنش نكنيد يا با او به خشونت رفتار نكنيد..

اگر بچه چند شب متوالي در شب و هنگام خواب ادرار نكند  ميتوانيد پوشك رو در شبها هم كنار بگذاريد.

شب ادراري:


هرگز بچه رو به اين خاطر تنبيه نكنيد..شايد او از راهي كه بايد نيمه شب تا توالت بره ميترسه پس لگن رو گوشه اتاق خواب بگذاريد و چراغ رو روشن نگه داريد......ممكنه اين مساله به خاطر استرس يا مشكلات عاطفي يا گاهي هم عفونت ادراري باشه.
به عنوان راه حل ميتونيد هميشه اخرين كار قبل از خوابيدن رو ادرار كردن كودك قرار بدهيد و نوشيدن مايعات پس از صرف شام رو به حداقل برسونيد.

بي اختياري در دفع:


معمولا بي اختياري در دفع مدفوع كمتر از ادراد اتفاق ميافته...گاهي اسهال يا ترس و اضطراب علت اون هست..كودك رو تنبيه نكنيد....اموزش رو  ادامه بديد تا بچه اين توانايي رو به دست بياره..

هيچ وقت جلوي بچه از اينكه اموزش خيلي طولاني شده حرفي به ميون نياريد..بعضي بچه ها به علت اضطراب در برابر عمل دفع مقاومت ميكنند و اين مساله باعث يبوست در اونها ميشه.

شروع میکنیم مبحث تغذیه کودکان رو 


بچه ها در غذا خوردن هم مثل بقیه کارهای زندگیشون سعی در نشون دادن استقلال خودشون دارند....شما نمیتونید به زور به بچه غذا بدید...تغذیه کودک یک مقوله عاطفی برای والدین هست .در واقع والدین باید قواعد و روال مشخصی رو تعیین و حد و حدود و خط قرمزها رو مشخص کنند تا غذا خوردن تبدیل به امری لذت بخش بشه نه جنگی بی پایان. 
بدونید که بجز چگونه غذا خوردن،نوع غذا رو هم باید به کودک اموزش بدید..این شما هستید که خوراک او را انتخاب و تهیه میکنید پس از همان بدو تولد،بچه رو به تغذیه مناسب عادت بدید تا رویه مناسبی رو در زندگی در پیش بگیره..از همون ابتدا کودک رو به غذاهای کم چب و کم نمک عادت بدید....علاقه کودک به شکلات و بستنی و بیسکوییت مادرزادی نیست بلکه تهیه و دردسترس قرار دادن این نوع مواد غذایی او را به سمت این غذاها هدایت میکنه! 


تغذیه شیرخوار: 


معده یک شیرخوار تا 6 ماهگی توانای هضم غذای جامد رو نداره..پس تا این زمان بچه وقتی گرسنه است فقط به شیر احتیاج داره.............بعضی مادرها نگران این مساله هستند که نکنه شیرشون برای بچه کافی نباشه و سیرش نکنه..اینو به خاطر بسپارید که ذهنیت مادر معیار خوبی برای این مساله نیست ..فقط معاینه های ماهیانه و نمودار رشد کودک مشخص کننده عدم رشد یا وزن گیری ناکافی هستند و تنها پس از بررسی سایر دلایل،مساله ناکافی بودن شیر مادر مطرح میشه. 
نکته دیگه اینکه به دلیل وجود برخی مواد نامناست برای نوزاد انسان،مصرف شیر گاو،حتی به شکل رقیق شده تا سن یک سالگی ممنوع است. 

تغذیه شیرخوار با شیر مادر: 


نکته ای که اینجا مطرح شده و ارزش گفتن داره اینه که اگر بیشتر منطقه هاله قهوه ای اطراف نوک سینه مادر،در دهان شیرخوار قرار بگیره،به این معنا ست که سینه مادر به خوبی در دهان شیرخوار قرار گرفته و شیردهی با موفقیت پیش میره اما اگر فقط نوک سینه در دهان کودک باشه عمل مکیدن خوب انجام نشده و سینه مادر زخم میشه. 
نکته دیگه ای که دونستنش مفیده اینه که دو هفته بعد از تولد یعنی زمانی که مادر تا حدی نیازو شیرخوردن فرزندش را شناخته ،ناگهان شیرخوار از صبح تا شب سینه مادر رو میمکه.در همین زمان مادر احساس میکنه که شیرش کافی نیست اما در حقیقت شیرخوار با این کار خود،ترشح شیر رو سینه مادر تحریک میکنه تا شیر بیشتری ترشح بشه و به این ترتیب نیازهای روزانه رو به افزایش او برای رشد تامین بشه......از این به بعد تا مدتی شیر خوردن بچه روال مشخصی داره تا اینکه مجددا برای افزایش شیر تلاس میکنه.....این نکته خوبی بود.....بقیه مطالب این بخش مطالب روتینی بود که بیشتر مادرها میدونند. 

تغذیه با شیر خشک: 


اینجا هم یه سری مطالب کلی گفته شده...مطلبی که جالبه اینه که هیچ کاه شیر خشک رو غلیظ تر از میزان تصیه شده به بچه ندید چون این کار نه تنها تغذیه شیرخوار رو بهبود نمیبخشه بلکه باعث هضم دشوار و یبوست بچه هم میشه. 

غذای کمکی: 


از حدود 5 تا6 ماهگی باید بتدریج شیرخوار رو با غذاهای جامد اشنا کرد...این به معنی اشنا کردن او با طعم و مزه های مختلف هست و غذای اصلی همچنان شیر به حساب میاد...... 
نکته های جالب این قسمت یکی این هست که خشکبار،دانه های روغنی،شیر گاو و تخم مرغ میتونند حساسیت زا باشند و علایمی مانند تهوع،اسهال،استفراغ،خارش،قرمزی پوست و کهیر ایجاد کنند.............نمک زیاد به غذای شیرخوار اضاقه نکنید چون این کار باعث فشار بسیار زیاد به کلیه های او میشه...........بهتره تا حدود 2 سالگی غذاهای دریایی به کودک ندید 


از شیر گرفتن: 


زمانی که شیرخوار قادر باشه روزانه حداقل یک وعده و هربار چند قاشق غذا بخوره زمان اون فرارسیده که دفعات غذای کمکی رو افزایش دهید...این افزایش حجم غذا باعث میشه نیاز به شیر کاهش پیدا کنه و اغلب شیرخوردن از سینه مادر یا شیشه شیر به نخستین کار بعد از بیدار شدن از خواب شبانه و اخرین کار قبل از خوابیدن تبدیل میشه. 
بعضی بچه ها کم کم علاقه به شیرمادر یا شیرخشک رو از دست میدن و به اصطلاح خودبه خود از شیر گرفته میشن............ 
اگر کودک قادر به خوردن غذاهای جامد هست و با لیوان یا شیشه شیر میتونه به اندازه کافی مایعات بنوشه زمان اون رسیده که از شیر گرفته بشه..در این زمان دفعات شیر خوردن رو به یک یا دوبار در روز کاهش بدید و زمانی که کودک از خوردن یک وعده غذایی خودداری کرد به جای غذا بهش شیر ندید....شاید این کار برای مادر سخت باشه اما فراموش نکنید که فرزندتو یک مرحله از رشد رو با موفقیت پشت سر گذاشته و باید اماده ورود به مرحله بعدی بشه نه اینکه در همون مرحله باقی بمونه! 
بعد از 6 ماهگی شیر دیگه به تنهایی پاسخگویی نیازهای تغذیه شیرخوار نخواهد بود و اگر شیردهی رو مانند گذشته ادامه بدید دیگه اشتهایی برای غذاهای جامد یا غذای سفره باقی نمیمونه. 


کودکان نوپا (بین یک و نیم تا دو سالگی): 


یکی از دردسرهای شایع غذا دادن به کودکان نوپا،امتناع اونها از خوردن است...این کار والدین رو نگران میکنه پس به او برای خوردن اصرار میکنند یا سعی میکنند به زور به بچه غذا بدن..این کار فایده ای نداره پس سعی میکنند انتخاب های مختلفی رو پیش روی بچه قرار بدن..اما قبلا هم گفتیم که انتخاب برای کودک نوپا بی معناست بنابراین سرانجام ماجرا به این شکل پایان پیدا میکنه که کودک غذایی نخورده اما کلی هله هوله بی خاصیت از شما دریافت کرده.پدر مادر خوشحالند که بچه بالاخره چیزی خورده در حالی که این خوراکی ها ارزش غذایی خاصی ندارند.....کم کم کار به جایی میرسه که بچه متوجه میشه که هنگام صرف غذا میتونه توجه شما یا سایر اعضای خانواده رو به خودش جلب کنه،بنابراین به محض نزدیک شدن قاشق دهنش رو مبینده و نمیخوره حتی در مورد غذاهای مورد علاقه اش!...و از شما تقاضای دریافت شکلات و بیسکوییت داره...اینجاست که جنگ خوردن و نخوردن دوباره شروع میشه. 
در این مواقع خیلی از مشکلات با حفظ آرامش برطرف میشه..اگر بجه شما مرتب مشغول جست و خیز و بازی هست به احتمال زیاد به انداره کافی غذا میخوره...........این موضوع خیلی مهمه که غذا خوردن تبدیل به ابزاری برای تسلط فرزندانتون به شما نشه. 

 

 

در اینجا کتاب چند تا پیشنهاد برای کمک به والدین ارائه داده: 

 

. از زمانی که کودکان نوپا قادر به استفاده از قاشق و فنجان میشوند اجازه بدید که خودشون تنهایی غذا بخورن. 

. روزی سه وعده الگوی غذایی بزرگسالان هست،برای کودکان باید علاوه بر اون ، دو میان وعده حوالی ده صبح و 4 یا 5 بعد از ظهر هم در نظر بگیرید. 

. حجم غذای کودک باید کم باشه. 

. وقتی کودک خوب غذا میخوره ازش زیاد تعریف و تمجید کنید و اگر به اندازه کافی غذا نخورد او را مجبور به بیشتر خوردن نکنید. 

. مواد غذایی پروتئینی و کربوهیدرات هایی مانند نان و سیب زمینی و ماکارانی غذاهای مناسبی برای کودکان هستند زیرا انرژی انها به تریج ازاد میشیه و با خوردن این غذاها قند خون به سرعت بالا و پایین نمیره. 

. قبل از اینکه زمان خوردن غذا برسه،چندین نوبت به بچه این مساله رو یاداوری کنید. 

. اگر کودک نوپا زیاد شیر بخوره،اشتهای او برای میلی غذاهای جامد کاهش پیدا میکنه .گاهی به جای شیر به او آب یا آبمیوه بسیار رقیق بدید...ابمیوه غلیظ اشتهای بچه رو از بین میبره. 

. همه با هم غذا بخورید...بعد از اینکه بچه نشستن رو یاد گرفت او رو سر سفره یا میز غذا ببرید....بهتره اعضای خانواده حداقل روزی یک بار با هم غذا بخورند....اکر امکان این کار نیست حداقل به همراه همسرتون در کنار بچه نشسته و میوه یا غذای سبکی میل کنید....کودک وقتی با اعضای خانواده غذا میخوره ،آداب غذا خوردن رو به خوبی یاد میگیره. 

. روال و زمان معینی برای غذذا خوردن تعیین کنید..اگر امروز یک ساعت زودتر به بچه غذا بدید و فردا دیرتر،منتظر بداخلاقی او باشید چون افت قند خون او سبب تغییرات در خلق و خوی او میشه. 

. قوانین غذا خوردن رو برای بچه کامل توضیح بد ید..او باید سر سفره یا میز غذا بخوره و اجازه نداره غذاش رو جای دیگه مثلا جلوی تلویزیون صرف کنید....تنها دلیل موجه برای اینکه بچه قبل از اتمام غذا خوردنش ،میز یا سفره رو ترک کنه رفتن به دستشویی است....بهش یاد بدید که دستهاش رو با اب و صابون بشوره و از کلماتی مثل خواهش میکنم،لطفا،خیلی ممنون و متشکرم استفاده کنند. 

. پس از دو سال و نیمگی بچه بزرگتر شده و توانایی بیشتری برای در اختیار گرفتن شرایط و شکستن خط قرمزها پیدا میکنه....در این زمان باید دوباره باید تمام قواعد رو به روشنی براش توضیح بدید. 

. بچه رو در اماده کردن یا چیدن سفره یا میز مشارکت بدید. 


کتاب یک سری مشکلات رایج با بچه ها رو در زمینه غذا خوردن به همراه راه حلش بیان کرده که عبارتند از : 

مشکل شماره 1- بهانه گیری کودک از غذا 


کودک حق داره از غذایی خوشش نیاد..مثل خودتون....در این موارد اجبار بچه به خوردن غذایی که دوست نداره کاری نادرسته و موجب تنفر اون میشه....این بهانه گیری نیست..در مورد این غذاها با بردباری رفتار کنید و موضوع رو حاد نکنید چون با بزرگتر شدن بچه علایق غذایی او گسترش پیدا میکنه و خیلی از غذاهایی رو که قبلا دوست نداشته،میخوره. 
اگر غذاهایی که بچه دوست نداره متغییر هستند به احتمال زیاد مشغول بهانه گیریه..این نوع بهانه گیری ویژگی های خاصی داره.........این نوع بهانه گیری پایان ناپذیره..غذاهایی که بچه دوست نداره به تدریج زیاد تر میشه..این رفتار به چیزهای دیگه غیر از غذا هم گسترش پیدا میکنه..و در نهایت غذا خوردن در منزل مبدل به عذاب و در خارج از منزل غیر ممکن میشه............در حقیقت این قبیل کودکان از غذا به عنوان ابزاری برای تسلط و کنترل بر والدینشون استفاده میکنند..پس بهترین راه اینه که تبدیل غذا به عامل سلطه بچه بر خودتون پیشگیری کنید. 

راه حل: ...............پیشگیری............. 
. اگر فرزندتون به طور ناگهانی علاقه اش به غذا رو از دست میده،توجهی به موضوع نکنید..بذارید چیزی که دوست داره بخوره و چیزی که نمیخواد رو نخوره و بعد ا زاتمام غذا خوردن،ظرف غذا رو بدون اشاره یا اهمیتی به موضوع ببرید..اگر نوع غذایی که دوست نداره مشخص میکنه مثلا میگه من لوبیا دوست ندارم، حساسیت نشون ندید و چند روز بعد دوباره اون غذا رو تهیه کنید..احتمالا این بار غذاش رو میخوره چون الان میدونه که عدم علاقه به غذا توجه کسی رو جلب نکرده!!....................کودکان نوپا در مورد علایقشون ثبات ندارن و اگر شما رفتار مناسبی نداشته باشید،این علاقه ها در وجودشون تثبیت میشه ولی اگر رفتار درست رو نشون بدید این رفتارها به مرور اصلاح میشن. 

. سختگیر نباشید..سختگیر نباشید..اگر بچه همیشه از خوردن غذای خاصی خودداری کنه براش غذای دیگه ای درست کنید اما بدونید که اگر فرزندتون متوجه بشه موضوعی مربوط به غذا توجه شما رو جلب کرده بلافاصله از اون به عنوان وسیله ای برای تسلط بر شما به کار خواهد گرفت. 


مشکل شماره 2_ کودک سرمیز یا سفره نمیماند 


این مشکل وقتی که کودک نوپا کمی بزرگتر میشه،آغاز میشه...وقتی بچه هنگام غذا خوردن از سر میز یا سفره بلند میشه،ظرفش رو به جای دیگه میبره یا وسط غذا زیرمیز میره،در واقع در حال محک زدن حد و مرزها و بررسی امکان بهانه گیری از غذا و سرانجام تحمیل میل خود به شماست....بچه باید قواعد رو رعایت کنه...چون حرکت و تقلا عملکرد دستگاه گوارش رو مختل میکمنه و برای خود بچه هم خطرناکه 

راه حل: ............استفاده از شیوه "اگه یک دفعه دیگه این کار رو بکنی،تنبیه میشی" ........... 

خیلی از والدین از قواعدی که گذاشتن پیروی نمیکنند برای اینکه بچه غذاش رو بخوره.....این اشتباهه.... 
در اغلب موارد یاداوری این موضوع که کودک باید سر سفره یا میز بشینه کافیه اما اگر توجهی نمیکنه یا رفتارهای پرخاشگرانه داره از روش "اگه یک دفعه دیگه این کار رو بکنی،تنبیه میشی" استفاده کنید. 
درباره زمانی که برای حضور بچه سر میز یا سفره در نظر گرفتید واقع بین باشید..کودکان کوچکتر ا ز5 سال حداکثر تا 15 دقیقه میتونند سرسفره یا میز بشینند...اگر بچه زودتر غذاش رئ تموام کرد بگذارید زودتر از سر میز یا سفره بلند بشه...اگر اهسته غذا میخوره ،برای اتمام غذاش بهش فشار نیارید و غذا خوردن رو به عامل اضطراب تبدیل نکنید. 


مشکل 3- خودرن بیش از حد تنقلات غیرضروری 


این مشکلیه که خود ما والدین اون رو به وجود میاریم...وقتی در طول روز مقدار زیادی از این خوراکیها در اختیار بچه باشه دیگه چه انتظاری میشه ازش داشت؟!...این بچه دیگه میلی به غذا نداره و باز هم تلاش زیادی برای به دست اوردن اونها خواهد کرد.................توجه داشته باشید که این قبیل خوراکیها مثل شکلات،بیسکوییت و نوشابه های گازدار،د رمیزان قند خون بچه تغییرات زیادی ایجاد میکنند..به شکلی که اندکی بعد ا زمصرف اونها قند خون به شدت بالا میره و بچه غلائمی مثل تقلا و سروصدای زیاد از خودش نشون میده و بعد از مدت کوتاهی قند خون افت میکنه و حتی پایین تراز میزانی که قبل از خوردن این تنقلات بوده میشه،بنابراین بچه شروع به بداخلاقی،نق نق و گریه و نحسی میکنه............خوراکی های شور مثل چیپس و پفک هم فشار خون بچه رو بالا میبرند و کلیه های او رو برای دفع نمک اضافی تحت فشار زیادی قرار میدهند. 

راه حل:....هله هوله رو در اختیار کودک قرار ندهید.... 

. اولین کاری که میتونید برای حل این مشکل بکنید عدم خریداری اونهاست. 
. اگر خریدید اونها رو درد معرض دید بچه نگذارید. 
. به عنوان بین وعده بهش خوراکی های سالم بدید. 
. از این تنقلات برای معامله با کودک استفاده نکنید..میتونید گاه گاه به بچه از این خوراکیها بدید اما هرگز به عنوان پاداش کار خوب ازشون استفاده نکنید. 


مشکل3_ عدم رعایت آداب غذا خوردن 

کودکان تا 4 سالگی نمیتونند با مهارت از قاشق و چنگال استفاده کنند....گاهی با دست هم غذا میخورند...این مهم نیست..مهم اینه که قواعدی که وضع کردید رعایت بشه. مثلا بچه اجازه نداشته باشه با دهان پر ا زسر سفره یا میز بلند بشه...کودک بعد از 5 سالگی باید آداب غذا خوردن رو به خوبی رعایت کنه...........هرگز در برابر رفتارهای ناشایست کودک نخندید چون این نشانه ای از تایید رفتار بد اوست. 

راه حل:.............پافشاری بر قواعد.... 

برای بچه روشن کنید که چه رفتاری باید انجام بده..اگر رفتار بد ادامه پیدا کرد میتونید از روش "اگه یک دفعه دیگه این کار رو بکنی،تنبیه میشی" استفاده کنید.

رفتارها و مهارتهای اجتماعی: 

یکی از مهمترین چیزهایی که کودک باید یاد بگیره،چگونگی رفتار با دیگران هست..با این حال بهتره برای رسیدن کودک به درک این مسائل عجله نکنید و او را تحت فشار قرار ندید..فقط حد و مرزها و خط قرمزها رو به روشنی براش مشخص و او را در مسیر صیحیحی هدایت کنید. 
گاهی بدون اعتننا به نظافت و به هم ریختگی خانه،با فرزندتان کودکی کنید و به کودک درونتون اجازه بدید با کودک بیرونتان بازی کند. 

بازی: 

بازی تفرح و سرگرمی کودک است...اگر کودک فرصت کافی برای بازی نداشته باشه کسل شده و دچار درماندگی میشود..بازیهایی مثل جورچین و شطرنج تمرکز و دقت کودک رو تقویت کرده و کمک میکند تا در مهدکودک ارام بنشینه به حرفهای معلم توجه کافی داشته باشه........بازیهای تخیلی مثل "بیا خیال کنیم که.." قدرت تخیل کودک رو پرورش میده . 
شیرخوارگی: 
شما میتونید بازی با کودک رو از ماه های نخست زندگی آغاز کنید چون شیرخوار نیار به انگیزش(تحرک ) داره....بعد از اینکه کودک توانایی راه رفتن پیدا کرد شروع میکنهک به شناخت دنیای بیرون...بنابراین باید دنیای پیرامون رو از راه های بیخطر در دسترسش قرار بدید تا بتونه آن را بشناسه....منزل رو جستجو کرده و هر وسیله بی خطر و تمییزی مثل فنجان پلاستیکی یا قاشق چوبی رو برای او کنار بگذارید..دقت کنید که اشیا نباید نوک تیز باشند یا کوچک. 
نوپایی(یک و نیم تا سه سالگی): 
بازی برای کودکان نوپا آمیزه ای از لذت،یادگیری و احساس درماندگیه..وقتی کودکتون میخود=اد مثلا برچسب وسیله ای رو روی اون بچسبونه و نمیتونه عصبی میشه..برای پیشگیری از این استیصال به او کمک کنید یا وسیله دیگه ای در اختیارش قرار بدید تا بتونه از عهده اون بربیاد.........توقع نداشته باشید که کودک نوپا با بچه های دیگه بازی کنه چون توانایی تمرکز نداره و مهارتهای ارتباطی او برای بازی با سایر کودکان کافی نیست..کودک نوپا کنار بچه های دیگه بازی میکنه نه با اونها. 

همبازی شدن با کودک:

 
والدین باید تا زمانی که کودکن مهارت اجتماعی کافی رو کسب نکرده و همکاری و اشتراک رو یاد نگرفته و در واقع توانایی بازی با سایر بچه ها رو نداره ،همبازی او باشند.....مشارکت کودک در کارهای خونه مثل شستن ماشین یکی از بهترین راه های بازی با اونهاست.اینوری شما به او اجازه داده اید که در جریان زندگی با شما شریک بشه. 
شریک شدن،تقسیم کردن و رعایت نوبت از نکاتی هست که شما باید به بچه اموزش بدید...بازی های ساده ای مثل بازی هایی که در اونها عمل دادن و گرفتن انجام میشه،روشهای موثری برای فراگیری موضوعاتی از این دست هستند.......اگر بازی کردن رو بچه اموزش ندید او بازی با سایر کودکان رو یاد نخواهد گرفت. 
توجه داشته باشید که وقتی کودکان با یکدیگر بخوبی بازی میکنند،در کنار اونها حضور فعال نداشته باشید و در کارشون دخالت نکنید...اگر در دعوایی مجبور به دخالت شدید نقش قاضی یا داور رو به عهده نگیرید.......وقتی بچه ،خوب و بی دردسر با خودش سرگرم بازی است ،مرتب از او تعریف کنید تا مجبور نشه که توجه منفی شما رو با رفتارهای ناپسند جلب کنه. 

اسباب بازی: 


نکته خوبی که اینجا هست اینه که بعضی والدین برای بازی با بچه شون فرصت کافی ندارند بنابراین اسباب بازی میخرند تا دچار احساس گناه نشوند....بعضی ها ازاسباب بازی به عنوان رشوه استفاده میکنند...بعضی هم به عنوان پاداش از اسباب بازی استفاده میکنند...........در تمام این موارد اسباب بازی در خدمت عواطف شماست نه وسیله یادگیری فرزندتون...کودک در تمام این شرایط یاد میگیره که اسباب بازی رو به عنوان ابزاری برای تسلط بر والدین به کار بگیره.. 

نکاتی در مورد اسباب بازی ها: 


.. اگر کودک اسباب بازی های زیادی داره،هرگز نباید همه اونها رو با هم در اختیارش قرار بدید..همیشه گروهی از اونها رو در اختیارش قرار بدید و بقیه رو پنهان کنید...عر چند وقت یکبار جای این دو گروه رو باهم عوض کنید.......به این صورت با ایجاد تنوع این امکان رو ایجاد میکنید تا برای هر اسباب بازی وقت بیشتری بگذاره و توجه و تمرکز رو بهتر یاد بگیره..........کودک با این اسباب بازی ها مثل اسباب بازی های نو برخورد خواهد کرد.............مفهوم ارزش قائل شدن برای اسباب بازی رو میتونید از دو سالگی به بچه یاد بدید. 

.. اتاق و منزل نامرتب و درهم ریخته این پیام رو به کودکان میده که نیازی نیست برای وسایل شخصی خود و حتی دیگران ارزشی قایل باشند و به میحیط اطراف خود احترام بگذارند..نامرتب بودن اتاق و خانه،برقراری نظم و انظباط را دشوار میکنه.....از کودکان انتظار رعایت نظم و انضباط رانداشته باشید اما میتوانید آنها را در جمع اوری لوازم شرکت بدید و از روش مشارکت استفاده کنید....تعریف و تمجید معجزه میکنه....مکانهایی رو در منزل مشخص کنید کتا بچه اجازه نداشته باه که دراون اسباب بازی بگذاره و محیط رو به هم بزنه.. 

در ادامه یک سری مشکلات در رفتارهای کودکان و راه حل اونها توضیح داده شده: 


مشکل شماره 1.....رفتارهای پرخاشگرانه،جنگ و دعوا 

رفتارهای تکانه ای در کودکان نوپا به صورت ناگهانی بروز میکنه و به عبارتی تبدیل احساس به رفتاری ناگهانی و بدور از تفکر هست....بچه نوپا نمیدونه لگد باعث ایجاد درد میشه،این مساله ناگهان به ذهنش میرسه و بی درنگ اون رو اجرا میکنه......وقتی کودکان نوپا بزرگتر میشوند رفتارهای پرخاشگرانه مثل کتک کاری و گاز گرفتن رو یاد میگیرند چون متوجه میشن که با این رفتارها به راحتی میتونند توجه منفی شما رو به خودشون جلب کنند..... 
همیشه بین جروبحث و دعوا تفاوت قایل بشید و به محض ظهور نخستین نشانه های جروبحث بین کودکان مداخله نکنید..اجازه بدید کودکان خودشون برای رفع و رجوع مساله تلاش کنند. 

راه حل:.........استفاده از روش "اگه یک دفعه دیگه این کار رو بکنی تنبیه میشی"......... 
با این روش او متوجه میشه که چنین رفتارهایی غیر قابل قبول و ممنوع هستند 
در اغلب موارد بازی کودکانی که معنای شراکت و سهیم شدن رو خوب و کامل درک نکردند به دعوا و کتک کاری ختم میشه بنابراین به اونها کمک کنید تا مفاهیم اشتراک و مشارکت رو درک کنند............بعد ا زتنبیه هم با کودک خودتون بازی کنید و در عمل رعایت نوبت و شراکت در بازی رو بهش نشون بدید. 

مشکل شماره 2....رفتارهای مخرب و ویرانگر 


اگر کتابی در اختیار کودکی خردسال قرار بگیره به احتمال زیاد بعد از مدتی کتاب رو پاره و خراب پیدا خواهید کرد..این رفتاری مخرب نیست....بین اشتباه و اتفاق تفاوت قایل بشید...اگر کودکی 4 ساله کاغذ دیواری رو پاره کنه یا اسباب بازی نو رو بعد از چند دقیقه خراب کنه ، این رفتار رفتاری پرخاشگرانه محسوب میشود. 

راه حل:...............به کودک احترام و قدردانی یاد بدید.... 

اول مطمئن بشید که کودک قوانین رو به خوبی درک کرده..براش توضیح بدید که کندن کاغذ دیواری یا خط خطی کردن دیوارها رفتارهایی نامناسب هستند....اگر باز هم با این رفتارها مواجه شدید از روش"اگه یک دفعه دیگه این کار رو بکنی تنبیه میشی" استفاده کنید....زمانی که کودک همچنان بر این رفتارها اصرار داره، علاوه بر این روش میتونید از روش "توقیف اسباب بازی" هم استفاده کنید...در این موارد فقط ده اسباب بازی رو آزاد بگذارید و بقیه رو توقیف کنید تا زمانی که یاد بگیره که از وسایلش مواظبت کنه. 

مشکل شماره 3....نق زدن 


هدف کودک از نق زدن مداوم این است که کاسه صبر شما لبریز بشه و وادارتون کنه تا به خواسته او تن بدهید. 

راه حل:...............اهمیت ندهید..... 

به نق نق کردن کودک اهمیت ندهید و توجه نکنید....اگر کودک به دنبال درخواستی منطقی نق نق میکند و شما اشکالی در ان نمیبینید به او بگویید "هر وقت که درست درخواست کردی اونو بهت میدم....برای او توضیح بدید و بهش نشون بدید که از او چه انتظاری دارید مثلا "برای شکلات نق نزن"....بعد مثل اون نق بزنید که باعث خنده کودک مبشه..بعد بهش نشون بدید که چطور درخواست کنه"اگه بل رفتار مناسب شکلات بخوای بهت میدم.پس باید بگی میشه لطفا به من شکلات بدی؟حالا تو هم اینجوری بگو". 

مشگل 4...خجالتی بودن کودک 

خجالت یکی از ویژگیهای دوره نوپایی است که فقط به دنبال وابستگی شدید کودک نوپا به مادر و اضطراب جدایی در اونها ایجاد میشه......اما اگر بچه های بزرگتر خجالتی بوده و در حضور بقیه دچار مشکل میشوند باید زودتر چاره ای اندیشید...چون ورود به مدرسه این مشکل رو تشدید میکنه. 

راه حل:....بگویید و نشان دهید......... 

خجالتی بودن کودک رو امری مهم و غیرطبیعی جلوه ندید اما بهش توجه کنید ..او را از بدو خردسالی به جمع دیگران به ویژه کودکان ببرید.....قبل از اینکه او را به جمع دیگران ببرید براش توضیح بدید تا خودش رو اماده کنه و دچار اضطراب نشه........به خاطر بسپارید که با برقراری روابط مناسب با بقیه،برقراری ارتباط رو به فرزندانتون یاد بدید و اجازه ندید کودک خجالتی ،شما رو از معاشرت با دیگران دور کنه. 

مشکل 5...........ترس 

کودکان ا ز خواب بد،صدای بلند،سگ،آب و مسائلی که زاییده تخیلی اونهاست میترسند..ترس برای انها موضوعی جدی است...بعضی ترسها مربوط به سن خاصی است مثلا کودکان در یک یا دو سالگی از صدای جاروبرقی یا چرخ گوشت میترسند یا در 4 سالگی از سگ میترسند...ترسهای غیرمنطقی از ویژگیهای کودکان خردسالان است 

راه حل:...........توضیح و ایجاد اطمینان........ 

وقتی کودک از وسیله ای میترسه قبل از کار با اون وسیله بهش اطمینان خار بدید تا اسوده خاطر بشه..این توضیح دادن خیلی مهممه......بعضی ترسها مثل ترس از جارو برقی بعد از مدتی با گذشت زمان خودبه خود از بین میروند و شما با عادت دادن تدریجی بچه میتونید بهش کمک کنید تا این مرحله سنی رو راحت تر پشت سر بگذاره...............در مورد ترسهایی مثل ترس از آب یا سگ،به تدریج کودک رو با عامل ترس آشنا کنید و بهش یاد بدید که چطور بر ترس خودش غلبه کنه.....سعی کنید از زاویه دید بچه به موضوع نگاه کنید و خودتون رو جای او بگذارید. 
اگر فرزندتون نیمه شب به خاطر خواب ترسناک یا تصور دیدن چیزی به اتاق خوابتون اومد،او رو به رختخواب ببرید و بهش اطمینان خاطر بدید که تحت حمایت شماست..اگر چیزی باعث ترسش شده به اون نگاه کنید و بعد چراغ رو روشن کنید تا همه چیز رو خوب ببینه..در نهایت در اتاق رو باز بگذارید و چراغ راهرو رو روشن کنید..هیچ وقت بهش اجازه ندید به دلیل ترس،شب رو در تختخواب شما بخوابه. 

مشکل 6.....خرید 

گاهی بی قرار کودک در فروشگاه ،خرید کردن رو تبدیل به امری دشوار میکنه . 

راه حل:..............مشارکت........ 

حوصله بچه موقع خرید کردن شما سر میره...بنابراین بهتره او را در این کار شرکت بدید ....قبل از بیرون رفتن یک لیست خرید کوچیک برای بچه تون تهیه کنید...لیست باید شامل چیزهای ساده ای باشه که بچه میشناسه مثل شیر و نان و بهتره شکل هر وسیله رو براش بکشید.....در مدتی که توی فروشگاه هستید مرتب به بچه یاداوری کنید که مسئول خرید چه وسایلی هست و مثلا ازش بپرسید که "هنوز شیر رو ندیدی؟".....بهتره اجناسی که در لیست بچه قرار میدید در ابتدا،وسط و انتهای فروشگاه باشه! 

مشکل 7..........ماشین سواری 

بدرفتاری و بی قراری کودک در ماشین مشکلی شایع است....گاهی کودک حتی حاضر نیست توی صندلی ماشین بنشینه یا کمربند ایمنی رو ببنده...توجه داشته باشید که هرگز نباید قانون نشستن در صندلی ماشین نقض بشه. 

راه حل: ...........روش مشارکت و سرگرم کردن بچه...... 

ماشین سواری رو تبدیل به امری هیجان انگیز و جالب کنید......اسباب بازی یا عروسک دلخواهش رو بهش بدید..نوار قصه یا شعر کودک رو براش بگذارد..اشیا جالب رو بهش در طول راه نشون بدید و مثلا ازش بخواهید که برای مثال ماشین های قرمز رو بهتون نشون بده. 
اگر بچه از صندلی ایمنی خارج شد یا کمربند رو باز کرد،بلافاصله توقف کنید و او رو دوباره به صندلیش برگردونید..در این موارد به لگدها و جیغ و دادها و حتی نحسی او توجه نکنید.........بعد از اینکه آرامش برقرار شد با لحن قاطع اهمیت نشستن در صندلی رو توضیح بدید و بعد دوباره حرکت کنید. 

مشکل 8: کودک ناگهان دست شما رو رها کرده و میره 

این هم یکی از رفتارهای تکانه ای شایع هست...این برای کودک یک نوع بازی هیجان انگیز تعقیب و گریز محسوب میشه. 

راه حل:...........تعیین قواعد،توضیح و مهار کردن کودک 

در مورد ایمنی برای بچه توضیح بدید...بارها به او یاداوری کنید ...براش توضیح بدید که تا چه حدی میتونه از شما دور بشه مثلا "تا اون نیمکت میتونی بری"............اکر بچه برخلاف گفته شما عمل کرد دستش رو بگیرید یا ازش بخواهید که توی کالسکه اش بشینه..این جوری با حصاری نامرئی مهار میشه......اگر موثر نبود یک حصار واقعی براش در نظر بگیرید تا نتونه از محدوده مجاز فراتر بره.

زمان خواب:

بعد از به دنيا اومدن نوزاد،اكثر والدين آخرين مرتبه اي رو   كه خوب و راحت خوابيدن،به ياد نمي اورند...در واقع مشكل خواب بچه ها بيشتر از هر مسئله ديگه اي دردسر ساز و مشكل آفرين ميشه.
كم خوابي حتي خوش اخلاق ترين افراد رو هم تبديل به انسانهايي افسرده ،كم تمركز،حساس و آسيب پذير ميكنه..علاوه بر اون بي خوابي هاي شباه شما رو در طول روز نسبت به كودك كم حوصله تر ميكنه و اين در نهايت به درگيري و افزايش نحسي او و تحريك پذيري شما منتهي ميشه.
خوشبختانه ميشه اين مشكل رو در مدت كوتاهي برطرف كرد..اگر كودك رو به روال مشخصي براي خوابيدن عادت بديد،بسياري از مسائل رو پشت سر گذاشتيد.........رمز موفقيت در اينه كه قواعد به طور كامل اجرا بشن و به هيچ وجه در رعايت اونها كوتاهي نكنيد.

چطور متوجه ميشيد كه كودك خوابش مياد؟
علامتهايي كه نشان دهنده خواب الودگي كودك هستند عبارتند از : خميازه،بدخلقي و نق نق،دراز كشيدن روي زمين،ماساژ چشمها،مكيدن انگشت .....اگر اين نشانه ها قبل از زمان خواب كودك بروز ميكنند ساعت خوابش رو اندكي  جلوتر بكشيد و اگر بعد از زمان خواب تعيين شده ظاهر مي شوند ،ساعت خواب رو كمي عقب ببريد.

يك نكته جالب در اين قسمت هست كه ارزش گفته شدن رو داره....اغلب بچه هاي دو تا 4 ساله به تدريج به خواب بعداز ظهر عادت ميكنند پس قدر اين لحظات گرانبها رو بدونيد و براي كارهايي مثل استحمام،نوشيدن يك فنجان چاي در آرامش،تماس تلفني با دوستان يا حتي لذت بردن از سكوت خونه از اون استفاده كنكيد چون متاسفانه اين فرصت طلايي هميشگي نيست و اگر بعد از مدتي كودك از خواب بعداز ظهر امتناع ميكنه يعني دوره خواب او گذشته و بايد اين موضوع رو به فراموشي بسپاريد!!!

چگونه كودك رو در زمان تعيين شده بخوابانيد؟
كودك رو با فشار و عجله نخوابانيد...يك ساعت قبل از رسيدن زمان خواب و در فواصل مشخص ،نزديك شدن آن را به بچه ياداوري كنيد..انان درك مشخصي از زمان ندارند پس شما بايد نقش ساعت گويا رو بازي كنيد............با اين كار به او فرصت  داديد تا آماده خواب بشه و بهش ياداوري كرديد كه از او  چه توقعي داريد.

بچه ها رو چطور به رختخواب ببريد؟


.... با نزديك شدن زمان خواب،تا حد امكان آرامش رو حاكم كنيد..فعاليت ها و هيجان هاي كودك بايد پيش اززز فرارسيدن زمان خواب كاهش پيدا كنه...بچه اي رو كه مشغول فعاليتي هيجان انگيز بوده نميتونيد ناگهان به رختخواب ببريد چون برانگيخته است و خوابش نميبره.
..... استحمام يا دوش آب گرم در بعضي كودكان باعث آرامش و به خواب رفتن ميشه و براي عده اي ديگر هم سبب هيجان و برانگيختگي ميشه.
....تا حد امكان كودك رو در كارهاي مربوط به خواب مشاركت بديد مثلا در آماده كردن رختخواب از او كمك بگيريد..بعد از  كمك كردن كودك بلافاصله او را تشويق كنيد.
....زمان خواب براي بچه قصه بگيد...انتخاب قصه رو به عهده خودش بگذاريد حتي اگر هر شب همون داستان شب قبل رو درخواست كرد..گهگاه هم او رو درگير ماجراي داستان بكنيد.
....اگر بچه دوست داره عروسك يا اسباب بازي اي رو با خودش به رختخواب ببره بهش  اين اجازه رو بديد چون اين كار اين كار اضطراب دوري از شما رو كم ميكنه..اسباب بازي بايد نرم و بيخطر باشه..حتي ميتونيد چند تا اسباب بازي پايين تختش بگذاريد تا اگر صبح زودتر از شما بيدار شد تا مدتي سرگرم باشه.
...چند دقيقه قبل از خاموش كردن چراغها اين مسئله رو به بچه ياداوري كنيد.
...چراغ ها رو خاموش كنيد...اگر بچه از تاريكي ميترسه چراغ خواب روشن كنيد يا در اتاقش رو باز بگذاريد تا نور راهرو اتاق رو كمي روشن كنه....انعطاف به خرج بديد.
....بعضي از والدين تا زماني كه بچه از شدت خستگي از پا نيافتاده او را نميخوابانند....اينم مساله درست نيست ..بچه رو در ساعتي كه تعيين كرده ايد بخوابانيد.
....عادت دادن خردسال به خواب به موقع و سروقت يه روند تدريجي است.
.....اگر بچه در جايي به غير از رختخوا ب  خودش بخوابه ممكن هست كه نيمه شب بيدار شده و نتواند موقعيت  خود رو تشخيص بده و در نتيجه بترسه...پس به كودك اجازه خوابيدن در محلي به غير از رختخواب خود ش رو ندهيد.

خواباندن چند فرزند:


اگر چند فرزند داريد ساعات خوابيدن اونها رو جدا كنيد به نحوي كه ابتدا كودكان كوچكتر و بعد بزرگترها بخوابند.

به هم خوردن روال:


تا حد امكان اجازه به هم خوردن روال معيني كه با هزاران زحمت برقرار شده رو ندهيد در عين جال اجازه بديد كه بچه ها شب هاي تعطيلي اندكي ديرتر بخوابند.....دندان دراوردن يا درد و بيماري هرگونه روالي رو به هم ميزنه اما به محض اينكه اوضاع بحراني به پايان رسيد سه سرعت روال قبلي رو برقرار كنيد.
در ضمن كودك به رختخواب و محيط اطراف خودش عادت ميكنه چون براش احساس  امنيت ايجاد ميكنه بنابراين اگر مجبور شديد بيرون ازخانه بخوابيد از وسايلي كه ياداور خانه هستند مثل عروسك و بالش و پتو استفاده كنيد.

كتاب تعدادي از مشكلات رو در رابطه با خواب كودك بيان كرده و در  مورد هر كدوم راه حلي داده:

مشكل:  عدم تمايل كودك به خوابيدن
براي بعضي كودكان،زمان خواب به معني فرارسيدن زمان جدايي از شماست و به همين دليل در اونها ايجاد اضطراب جدايي ميكنه....گاهي هم كودك نوپا از خواب به عنوان ابزاري براي كنترل شما استفاده ميكنه.
راه حل:  تعيين و رعايت زماني مشخص براي خوابيدن
با تعيين و و رعايت زمان مشخصي براي خواب،كودك ياد ميگيره كه خوابيدن قانون و روال مشخصي داره كه به هيچ وجه قابل تغيير نيست.....هدف از تعيين زمان خواب،فقط خوابيدن  در زمان معييني نيست بلكه كودك بايد از فضاي عمومي خونه به فضاي شخصي خودش بره تا فراغتي براي بچه هاي بزرگتر و ازهمه مهمتر مادر و پدر فراهم بشه.....او بايد در زمان م شخص به اتاقش بره و اگر هم خوابش نمياد،ميتونه چراغ رو روشن بگذاره يا حتي با اسباب بازيهاش بازي كنه اما اجازه نداره به بهانه هاي مختلف از اتاق بياد بيرون...........اگر كودك تلاش كرد كه از اتاق خارج بشه به او هشدار بديد و بدون هيچ بحث به اتاقش برگردونيد.

مشكل:  كودك به تنهايي نميخوابد


اگر هرشب در زمان خواب در كنار كودك حضور داشته باشيد و بعد از خوابيدن او را ترك كنيد،مجبور خواهيد هميشه در كنارش بنشينيد تا بخوابه چون خوابيدن و  جدايي از شما برايش به يك معنا ست. بنابراين كودك كم كم ياد ميگيرد كه زمان جدايي از شما رو هنگام خواب بيشتر و بيشتر به تعويق اندازد.

راه حل:قطع وابستگي كودك به ديگران
...در اين روش شما به تدريج وابستگي كودك به ديگران رو براي خوابيدن كاهش ميديد تا ياد بگيره خودش به تنهايي بخوابه.
....بعد از اينكه بچه رو در رختخوابش قرار داديد،او را در آغوش بگيريد،ببوسيد،بهش بگيد كه وقت خوابه و بعد نزديك تخت روي زمين قرار بگيريد ولي به هيچ وجه با او به رختخواب نريد يا لب تخت ننشينيد.
...صورت خودتون رو به سمت كودك نگيريد چون اگر به چشمهاي شما نگاه كنه شروع به صحبت ميكنه..بهش ياداوري كنيد كه وقت خوابه و بايد چشمهاش رو ببنده.
...از خا موش بودن چراغ ها و باز بودن در اتاقش مطمئن بشيد.
...در سكوت بنشينيد طوري كه صودتتون به سمت او نباشه ومنتظر بمونيد تا خوابش ببره...اگر بچه خواست با شما صحبت كنه فقط بهش بگيد "بخواب" .
....هر شب همين كار رو تكرار كنيد   اما هر بار كمي دورتر از تخت بنشينيد تا اينكه به بيرون اتاق و پشت در برسيد.
....كودك مدتي بعد از تكرار عمل نشستن شما پشت در باز اتاق خواب،ياد ميگيره كه به تنهايي بخوابه...براي جا انداختن اين موضوع بايد اندكي زمان صرف كنيد.

مشكل:فرزند شما نيمه هاي شب بيدار ميشه
الگوي خواب طبيعي در تما م ادمها اينه كه در خلال خواب شبانه هر چند ساعت يك بار لحظاتي رو در بيداري ميگذرونند و دوباره به خواب ميروند اما اگر اين لحظات تبديل به بيداري كامل بشه و فرد دچار بي خوابي كامل شد اين مساله طبيعي نيست.
شيرخوارگي:
كودك به ويژه شيرخوار تا دو سالگي در طول شب چندين بار به خاطر گرسنگي يا رطوبت پوشك بيدار ميشه ولي راه هايي هست كه در كم كردن عوارض اين خواب منقطع موثر هستند:
. از چراغ خواب استفاده كنيد.
. وقتي شيرخوار به علت گرسنگي بيدار ميشه به  او شير بديد ولي با او حرف نزنيد يا بازي و كارهاي ديگه اي كه او را تحريك ميكنه انجام نديد تا به تدريج متوجه تفاوت شب و روز بشه.
. وقتي شيرخوار خوابيده نيازي نيست خيلي همه جا رو اروم نگهداريد...فرزندتون بايد به خوابيدن در شلوغي و سروصداي عادي عادت كنه.
. فقط وقتي نوزاد به خاطر نفخ شديد يا آروغ به شدت گريه ميكنه او را از رختخواب خارج كنيد ..در موارد ديگه ميتونيد كمي شكم و پستش رو بماليد و او را از رختخواب بلند نكنيد تا دوباره بخوابه.

بعد از انكه او را از شير گرفتيد:


بعد از اينكه غذاي سفره در برنامه تغذيه كودك قرار گرفت ديگه دليلي براي بيدار شدن او در طول شب وجود نداره...توجه داشته باشيد كه اگر كودك در اين زمان هر شب بيدار ميشه علت اون گرسنگي نيست..در اين صورت اگر هر دفعه او را از رختخواب خارج كنيد و بهش رسيد گي كنيد يا خوراكي بديد،ياد ميگيره كه هر شب بيدار بشه و گريه كنه....راه بردن كودك در منزل يا گردوندن او با ماشين در شهر،فقط در عرض چند روز تبديل به برنامه عادي و روزانه او خواهد شد...
اگر بچه شما به تازگي نيمه هاي شب بيدار ميشه و عادت هميشگي او نيست،شايد در مرحله اي از رشد (دندون دراوردن) قرار داره ...سرماخوردگي و بيماري هم ميتونه خواب شب رو مختل كنه.
.. گاهي بيدار شدن شبانه كودك به علت عدم توجه كافي به اوست..بنابراين راه هايي براي ابراز علاقه به بچه پيدا كنيد.
.. به هر صدا يا حركت كودك به هنگام خواب واكنش نشون نديد و اجازه بديد بتنهايي با بعضي رويدادها مواجه بشه.
.. بهتره بعد از شروع غذاي سفره،شيردهي به اولين كار بعد از بيدار شدن واخرين كار قبل از خواب محدود بشه.

راه حل: كنترل گره شبانه


اين روش بعد از يك هفته نتيجه بخش است...اولا بدونيد كه استفاده از اين روش به اين معنا نيست كه نسبت به گريه او بي تفاوت باشيد و هيچ عكس العملي نشان نديد...دوما بايد بتونيد علت گريه شبانه بچه رو تشخيص بديد...گريه مداوم همراه با جيغ هاي بلند يا گريه هاي آهسته و پراز ناله نشون دهنده درد يا ناراحتي بچه ها هستند اما گريه جلب توجه اگريه جلب توجه اغلب منقطع و شبيه به ونگ ونگ كردن هست و بچه بعد از گريه كمي صبر ميكنه تا شايد گريه اش به نتيجه  اي برسه..اين مدل گريه مثل موج فراز و فرود داره.............فقط بعد از اطمينان از تشخيص معناي گريه كودك از روش كنترل گريه شبانه استفاده كنيد.

شيوه كنترل گريه شبانه رو اين طوري اجرا كنيد:
...... هر گاه صداي گريه كودكتون رو نصفه شب شنيديد سريع عكس العمل نشون نديد..به گريه او گوش بديد تا متوجه معناي اون بشيد...گريه او به خاطر درد و ناراحتي نبود كمي بيشتر صبر كنيد.
......اگر گريه ادامه پيدا كرد به سراغ كودك برويد اما چراغ رو روشن نكنيد و با او حرف نزنيد و به چشمهاي كودك نگاه نكنيد..كمي شكمش رو مالش بديد و با صداي ش ش ش او را آروم كنيد..بعد ملافه يا پتو رو مرتب كنيد و او را ترك كنكيد.
..... اگر يك ساعت يا پنج دقيه بعد بچه دوباره بيدار شد ،دو برابر دفعه قبل صبر كنيد و بعد به سراغ او بريد و همان كارها رو تكرار كنيد.
.... هر بار كه كودك گريه ميكنه دو برابر دفعه قبل صبر كنيد....اين مساله سخته ولي در برابر غريزه مادرانه تون مقاومت كنيد.
.... پشتكار داشته باشيد و كار رو نيمه تمام رها نكنيد...بعد از يك هفته متوجه تغييرات واضحي مي شويد.

مشكل:  بيرون آمدن از رختخواب


بين دو تا سه سالگي يا كمي زودتر بچه متوجه اين سلاح  جديد ميشه....

 راه حل:  شيوه ماندن در رختخواب
ابتدا سعي كنيد بهانه هاي كودك رو براي بيرون اومدن از رختخواب خنثي كنيد...قبل از خواب ليوان آبي كنار تختش بگذاريد،او را به دستشويي ببريد و هركاري كه لازمه انجام بديد...اگر اين روشها موثر نبود شيوه ماندن در رختخواب رو اجرا كنيد..معمولا بسيار سريع به نتيجه ميرسيد.
نكته اينجاست كه با بچه سر اين موضوع بحث و جدل نكنيد.
..  اولين باري كه از رختخواب بيرون اومد ،او را به تختش برگردونيد،بهش بگيد وقت خوابه،او را در آغوش بگيريد،ببوسيدش و اتاق رو ترك كنيد.
..  دومين بار بهش بگيد كه وقت خوابه،او را به رختخواب ببريد،با بوسه اي به او شب به خير بگيد و بعد اتاق رو ترك كنيد.
..  دفعه سوم بدون اينكه يك كلمه حرف بزنيد كودك رو به اتاقش برگردونيد.
..  در دفعات بعدي هم همين شيوه رو بدون حرف و جروبحث و نگاه كردن به چشمهاي بچه انجام بديد.
..  به ازاي هر شبي كه بچه خوب ميخوابه يك ستاره در جدول پاداش در نظر بگيريد و به ازاي هر چند ستاره به او جايزه اي بديد......عاقلانه پاداش بديد تا براي حل يك مشكل دردسر ديگه اي ايجاد نكنيد.

مشكل:  كودك فقط در رختخواب والدين ميخوابه


كو دكي كه هرشب در رختخواب پدر و مادرش ميخوابه،اين تصور رو نداره كه چون من ميترسم و پيش پدر و مادرم راحت ترم،پيش اونها ميخوابم بلكه فكر ميكنه كه من و مامان و بابا هر سه ميترسيم پس دنيا جاي خطرناكيه و همه بايد به هم بچسبيم و در كنار هم بخوابيم.
گاهي خوابيدن كودك در رختخواب والدين،پدر رو از رختخواب دور ميكنه و او به اجبار روي مبل،زمين يا جاي ديگه اي ميخوابه ..در اين صورت رابطه زناشويي شما در معرض خطر است.
البته در مواقع خاص مثل روزهاي تعطيل اجازه بديد كه كودك مدت كوتاهي به رختخواب شما بياد اما هرگز به او اجازه خوابيدن در رختخوابتون رو نديد.

راه حل:  كنتر گريه شبانه + ماندن در رختخواب
راه حل اين مساله بستگي به سن كودك داره...اگر كودك نوپاست،شيوه كنترل شبانه رو استفاده كنيد .....اگر فرزندتون بزرگتره،شيوه ماندن در رختخواب رو به كار ببريد.

مشكل:  كابوسهاي شبانه


ترس از تاريكي گذارست..اما خردسالان گاهي اغلب در هنگام بيماري يا به علت نگراني و تنش در خانواده كابوس مي بينند....كابوسهاي شبانه گهگاه اتفاق ميافتند اما اگر بچه هر شب بيدار ميشه و ميگه كه خواب بد ديده،روش نامناسبي براي جلب توجه شما انتخاب كرده!

راه حل:  آرام كردن كودك + ماندن در رختخواب
اگر بچه دچار كابوس شده،او را به رختخوابش برگردونيد..كمي شكم يا پشتش رو ماساژ بديد..با صداي ش ش ش او را آرام كنيد..كمي كنارش بمونيد تا اضطرابش رفع بشه.
اگر بچه از تاريكي ميترسه از چراغ خواب استفاده كنيد يا چراغ راهرو را روشن نگه داريد و  در اتاقش رو باز بگذاريد اما هيچ گاه اجازه نديد كه با چراغ روشن روشن بخوابه.

مشكل:  كودك شما صبح زود از خواب بيدار ميشود


نود درصد بچه ها صبح ها زودتر از والدينشون بيدار ميشنوند...

راه حل:  ماندن در رختخواب


بعد از تولد بچه،خوابيدن تا ديروقت رو به خاطرات بسپاريد ...اگر بچه صبح زود بيدار ميشه در صورت امكان خواب خودتون رو تغيير بديد تا زودتر از معمول بيدار شويد...اما اگر امكانش نيست،يا بچه خيلي زود از خواب بيدار ميشه او را تا رختخوابش همراهي كنيد و بهش ياداوري كنيد كه براي بيدار شدن زوده...اگر قصد خواب نداره بهش اجازه بديد در رختخواب با اسباب بازيهايش بازي كنه تا زمان بلند شدن برسه...اين كار مشابه شيوه ماندن در رختخواب است و دسترسي بچه رو به والدين محدود ميكنه...اين روش مخصوصا براي مادراني كه زود بيدار ميشن تا به كارهاي منزل رسيدگي كنند اما كودكشون زود بيدار ميشه،بسيار مفيد است.


و حالا فصل آخر.......   وقت شخصي و اوقات فراغت


اين بخش يك سري نكات كلي در مورد ارامش و لذت بردن از وقت فراغت براي والدين هست.
بهترين راه تربيت بچه ،تفريح كردن همراه او و لذا بردن از وجود او هست....فقط كافي ست كه كودك رو به چشم موجودي كه دائم بايد به او رسيدگي بشه ،نگاه نكنيد بلكه او را منبع لذت و تفريح بدونيد...از اطرافيانتو كمك بگيريد.كمك گرفتن از بقيه رو نشانه قدرت بدونيد نه ضعف....هر شغلي پاداش و اضافه حقوق داره پس در شغل تربيت كودكه م براي خودتون پاداش در نطر بگيريد..هر ماه براي خودتون و همسرتون زمان خاصي در نظر بگيريد...با همسرتون اوقات فراغت مشترك داشته باشيد......بدونيد كه كيفيت زماني كه صرف بچه تون مي كنيد از كميت اون مهمتره...
براي تفريح خانوادگي كه در اون تمام خانواده شركت داشته باشند وقت خاصي در نظر بگيريد.

در پايان كتاب چند صفحه اي مربوط به حسادت كودكان به هم،رفتار با كودك بعد از تولد خواهر يا برادر جديد و همينطور دعوا و بازي كودكان با هم اومده..چند  نكته از اين صفحات رو اينجا مينويسم:


.. هر چه فاصله سني كودكان از هم بيشتر باشه،حسادت و رقابت بين اونها كمتره ولي كاملا از بين نميره...
...به بچه اطلاع بديد كه خواهر يا برادر جديدي در راهه اما اگر  نپرسيد تا ماه ششم بارداري صبر كنيد چون زمان براي كودك خردسال به كندي ميگذره و سه ماه براي اينكه بچه امادگي تولد نوزاد رو پيدا كنه كافي است.
....كودك تولد بچه ديگه رو اضافه شدن عضو جديد نمي بينه بلكه او را جايگزيني براي خود ميدونه و از خودش سوالاتي مثل اين ميپرسه:  "بعد از تولد بچه چه اتفاقي براي من ميافته؟" يا " باز هم ميتونم اينجا زندگي كنم؟".....پس با او درباره كارهايي كه بعد از تولد بچه انجام خواهيد داد صحبت كنيد تا دلگرم بشه.
......بعضي بچه ها بعد از تولد نوزاد جديد،رفتارهاي كودك كوچكتر رو تقليد مي كنند...با در پيش گرفتن شيوه مشاركت،دوام اين رفتارها به حداقل كاهش پيدا ميكنه...به او گوشزد كنيد كه فرزند بزرگتر است و شما به كمك او احتياج داريد..وقتي او خودش رو بچه بزرگتر بدونه رفتار كودك كوچكتر رو تقليد نخواهد كرد.


.....درگيري هاي جزئي كودكان رو هنگام بازي ناديده بگيريد و دخالت نكنيد...در صورتي كه رفتارهاي خشونت اميز  در حال شكل گرفتي بود مداخله كرده و از روش "اگر يك بار ديگه اين كار رو بكني تنبيه ميشي" استفاده كنيد...اگر اين شيوه موثر نبود از روش دور كردن استفاده كنيد..وقتي مجبور به مداخله شديدبه هيچ وجه به دنبال مقصر نباشيد.


پايان